آمریکا در دو راهی؛ «کمتر در برابر کمتر» یا بازگشت به توافق برجام؟
به گزارش اقتصادنیوز، با رسیدن مذاکرات احیای برجام به مراحل حساس، ایران و ایالات متحده در آستانه گرفتن یه تصمیم سیاسی دشوار قرار گرفتهاند. متیو بان، استاد امنیتملی و سیاستخارجی و سرپرست هیئتعلمی پروژه مدیریت بحراناتمی در کالج کندی هاروارد، با انتشار یادداشتی در نشریه فارن افرز با عنوان «آمریکا برای مواجهه با ایران گزینه خوبی ندارد؛ اما احیای برجام از همه گزینهها کمتر نامطلوب است» با بررسی گزینههایی که در پیش روی ایالات متحده قرار دارد، استدلال کرده به رغم آنکه هیچ کدام از این گزینهها برای آمریکا مطلوب نیست، با این حال احیای برجام در مقایسه با دیگر گزینهها با ناگواری کمتری همراه خواهد ب
گذر زمان و چرخش سانتریفیوژها
برنامه اتمی ایران بیش از هر زمان دیگری نگرانی واشنگتن را برانگیخته است. مقامات ایران و دولت جو بایدن میگویند که میخواهند به توافق ۲۰۱۵ بازگردند، اما طرفها در مورد اینکه گامهای هستهای و یا رفع تحریمها باید در اولویت قرار گیرند و این اقدامات در چه حدی باشد، اختلافات زیادی دارند.
اما آمریکایی ها این احساس را دارند که هر روز که از مذاکرات بدون رسیدن به توافق به طول می انجامد، سانتریفیوژهای ایران به چرخش خود ادامه میدهند. به همین واسطه بود که در اواخر دسامبر، دولتهای اروپایی هشدار دادند که با گذشت «هفتهها و نه ماهها»، احیای توافق قدیمی دیگر امکانپذیر نخواهد بود.
گزینههای محدود در مواجهه با تهران
در شرایط کنونی حقیقت دشوار برای ایالات متحده این است که گزینههای کمی برای مواجهه با برنامه هستهای ایران دارد. در شرایطی که توافقی وجود نداشته باشد، ایران در حالی که تحت فشار تحریمها قرار دارد، برنامه اتمی خود را گسترش خواهد داد.
همانطور که تیم بایدن پیشنهاد کرده، آمریکا از طریق مذاکره بر سر بازگشت به برجام، تلاش کند ایران را مجاب به یک توافق «بلندمدتتر و قویتر» کند که در آن توافق در مسائل دیگر و یا کم و بیش سختگیرانهتر از قرارداد 2015 حاصل شود. گزینه دیگر آمریکا حمله نظامی به زیرساختهای هستهای ایران است که احتمالاً پیشرفت برنامه اتمی تهران را چند سال عقب میاندازد، اما تقریباً به طور قطع باعث تحریک حملات تلافیجویانه و احتمالاً تسریع در برنامه هستهای این کشور میشود.
گزینهای کمتر نامطلوب
از بین این گزینهها، بازگشت به توافق 2015 گزینه کمتر نامطلوبتری است. این امر ایران را نقطه گریز دور میکند و امیدواریهای اندکی را برای گفتگو در مورد باقی مسائل حفظ میکند. این مسئله ریسک بسیار کمتری نسبت به گزینه نظامی خواهد داشت و احتمالاً زمان بیشتری برای آمریکا میخرد. با این حال دستاوردهای ایران در دانش غیرقابل برگشت است، چرا که توافق قدیمی هم به تنهایی مانعی در برابر ایران نخواهد بود و کسب موافقت تهران برای تقویت و تمدید توافق در طول زمان دشوار خواهد بود.
بر اساس آخرین گزارشها از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در نوامبر ۲۰۲۱ انتشار پیدا کرد، ایران بسیار فراتر حدود تعیین شده در توافق ۲۰۱۵ پیش رفته است. ترکیب ذخایر اورانیوم غنی شده و سانتریفیوژهای پیشرفته، رسیدن ایران به گریز هسته ای ایران تسریع کرده است. احیای برجام می تواند برخی از این پیشرفت ها را بازگرداند -هر چند دانش و فناوری کسب شده در این زمینه دیگر قابل از بین بردن نیست.
گزینههای خوب و اندک آمریکا
توسعه و پیشرفت سریع برنامه هستهای ایران کمتر گزینه خوبی برای آمریکا باقی گذاشته است. مسلم است که بدون هرگونه توافقی برنامه هستهای تهران بدون هیچ گونه محدودیتی به جلو پیش خواهد رفت. معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (ان پی تی) که ایران هم عضو آن است، تولید یا ذخیره مواد هستهای را منع نکرده است. بدین ترتیب در فقدان توافق، احتمالا ایران به آزمایش و ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه خواهد داد تا در شرایط مناسب به توسعه برنامه اتمی خود را ادامه دهد.
بیاثری تحریمها
برخی تصور می کنند تنها ابزارهای واقعی برای آمریکا برای متوقف کردن ایران، خرابکاری و تحریم هستند. این احتمال وجود دارد که تحریمها برخی فعالیت های منطقه ای ایران را محدود سازند، اما به طور همزمان رنج قابل توجهی را بر ایرانیان تحمیل خواهند کرد. این در حالی است که شکست در کارزار فشار حداکثری دونالد ترامپ دلایل اندکی را برای حفظ کرده تا گمان کنیم تحریم و فشار مشابه منجر به جلوگیری از پیشرفت در برنامه اتمی ایران خواهد شد.
در تهران، خروج ترامپ از توافق هستهای باعث تقویت موضع کسانی شده که اعتقاد دارند واشنگتن هرگز شریک قابل اعتمادی نخواهد بود. اکنون آنها اهرمهای قدرت را در دست دارند. علاوه بر این، بودجه پیشنهادی «ابراهیم رئیسی» برای سال آینده خورشیدی، پیش بینی کرده که اقتصاد ایران حتی بدون توافق هستهای شاهد رشدی هشت درصدی خواهد بود و این حاکی از آنست که او نیاز چندانی برای مصالحه احساس نمیکند.
از نظر تاریخی هم ایران با تلاش برای ایجاد اهرم متقابل به تلاشهای غرب برای ایجاد اهرم فشار پاسخ داده است. این رویکرد را میتوان در چرایی استقرار سانتریفیوژهای متعدد از سوی ایران، ذخیرهسازی اورانیوم غنی شده و تشدید فعالیت های منطقه ای این کشور در سراسر خاورمیانه مشاهده کرد.
خطرناکترین گزینه
خرابکاری و حمله نظامی میتواند برنامه هستهای ایران را چند گام به عقب براند، اما این [برای غربی ها] دستاوردی صرفا موقتی خواهد داشت. ضمن آنکه احتمالا با انجام حمله علیه ایران، تهران فعالیت هستهای خود را در مکانهای مخفی بازسازی کرده و بسیار محتمل است که بازرسان بین المللی را اخراج کند و برنامه هستهای خود را به شدت تسریع بخشد. به عبارت دیگر، چنین حملهای ممکن است به جای کاهش، تضمین کننده تسریع چشمگیر برنامه اتمی این کشور در بلند مدت شود. بر اساس تخمینهای کنونی، یک حمله نظامی میتواند برنامه هستهای ایران را از دو تا پنج سال به تاخیر بیاندازد و این کمتر از زمانی است که یک توافق حاصل شده پس از مذاکره میتواند فراهم کند.
ضمن اینکه نباید تحرکات تلافی جویانه نیروهای متحد ایران را هم در این بین دستکم بگیریم. آنها گزینه های متفاوتی در اختیار دارند: از موشکهای دوربردی که میتوانند اسرائیل را هدف بگیرند (گفته شده حزبالله حدود صد هزار موشک در اختیار دارد) تا پهپادهای فوقالعاده دقیقی که در گذشته حملات مهیبی علیه تاسیسات نفتی عربستان سعودی انجام دادند.
این را هم باید در نظر داشت که از نظر حقوقی حملات نظامی علیه کشورهای خارجی که صورتی دفاعی نداشته باشد، طبق قوانین بین المللی ممنوع است. بنابراین، در مجموع حمله نظامی خطرناکترین گزینه است.
«کمتر در برابر کمتر» یا بازگشت به توافق اولیه؟
چنانچه ایالات متحده موفق به احیای توافق ۲۰۱۵ شود، تهدید هستهای ایران را -البته نه به اندازه توافق اولیه- کاهش میدهد. در واقع بیش از شش سال از زمان مقرر در این توافق به پایان رسیده است. حتی در صورتی که ایران سانتریفیوژهای پیشرفته و ذخایر اضافی اورانیوم غنی شده خود را منهدم و یا به خارج ارسال کند، احتمالا میتواند در صورتی که تصمیم بگیرد مفاد توافق را نقض کند همان سانتریفیوژها را مجددا در مکانهای شناخته شده یا مخفی در زمانی نسبتا کوتاهی بار دیگر راه اندازی کند. ضمن آنکه ایران همچنان توان ساخت سانتریفیوژهای بیشتری و افزایش سریع ظرفیت غنی سازی را بسیار سریعتر از آنچه پیش از خروج ایالات متحده از توافق قادر بود، دارا است.
بدین ترتیب برخی پیشنهاد کردهاند که در حال حاضر به گزینه «کمتر در برابر کمتر» اکتفا کنیم. مثلا، در ازای توقف غنی سازی ۶۰ درصدی و کاهش ذخایر اورانیوم غنی شده و کنار گذاشتن سانتریفیوژهای جدید، دسته ای از تحریم ها لغو شود. اما لازم به یادآوری است که ممکن است چنین ترتیباتی زمان زیادی را برای مذاکرات فراهم کند، اما به هیچ وجه راه حلی بلندمدت محسوب نمی شود.
یک راه محتملتر برای دستیابی به توافقی طولانیتر و قویتر این که با احیای توافق اولیه، تلاش کنیم تا در آینده و از طریق مذاکرات آتی آن را دراز مدتتر و تحکیم کنیم. این گزینه ای است که ارزش آزمایش دارد، اما از آنجا که احیای توافق اولیه در گروی لغو بسیاری از تحریمهای وضع شده علیه تهران است، واشنگتن برای دستیابی به توافقی بهتر در آینده، از اهرم فشار چندانی برخوردار نخواهد بود.
یک گام رو به جلو
به طور خلاصه، توسعه برنامه اتمی جمهوری اسلامی گزینههای بدی را در پیش روی آمریکا گذاشته است. احیای برجام، به اندازه انعقاد توافق در زمان اولیه باعث خرید زمان یا ایجاد مصونیت نمیشود، اما انجام این کار بهترین انتخاب در میان مجموعهای از گزینههای بد است.
بنابراین، تلاش های دولت بایدن برای یافتن راهی برای بازگشت به توافق اولیه قابل درک است. اما با توجه به بی اعتمادی حاکمان کنونی در تهران، تضمینی وجود ندارد که برجام احیا شدنی باشد. و این در حالی است که با گذشت زمان، مزایای بازگشت به توافق اولیه در حال کاسته شدن است.
صادق ماجدی