نگهداری از حیوان خانگی و فاکتور سلامت روان

موضوع رابطه میان انسان و حیوان ماجرای تازه‌ای نیست. ای‌ بسا در زندگی مدرن و امروزی ما این رابطه کم‌رنگ‌تر از گذشته‌ها هم شده است. با این حال همین رابطه فعلی هم موضوعی است قابل تأمل و بررسی؛ چرا‌که کمی تأمل در این ماجرا ما را به داده‌هایی تازه می‌رساند. داده‌های جدید نشان می‌دهد که سلامت جسم و روان ما به این ارتباط گره خورده است. امروزه داده‌های علم روان‌شناسی اثبات کرده‌اند که انسان با یک نیاز ذاتی به تعامل و رابطه با هر آنچه در محیط پیرامونش است، به دنیا می‌آید و این تعاملات شخصیت او را شکل می‌دهند. تعامل با آنچه خارج از ما قرار دارد، ویژگی‌های نسبتا ثابت و پایدار ما را شکل می‌دهد. براساس تحقیقات روان‌شناسی می‌دانیم یک تعامل سالم، مفید و تأثیر‌گذار دارای دو اصل مهم است: احترام متقابل و پذیرفتن حق و حقوق طرفین رابطه. پس در نتیجه برای ایجاد یک تعامل سالم باید بپذیریم که همه موجوداتی که در محیط اطراف ما هستند، حق و حقوقی دارند و قابل احترام هستند. همچنین سلامت جسم و روان ما وابسته به این تعامل است و این تعامل بر‌اساس تفاوت‌های فردی و نیازهای ما شکل‌های متفاوت می‌گیرد. بر همین اساس است که بعضی از ما از بودن با حیوانت لذت می‌بریم. تقریبا همه ما اگر در سال‌های اول زندگی‌مان با حیوانی روبه‌رو شویم، نمی‌ترسیم. البته باید یادآور شویم افرادی هم وجود دارند که به دلایل روان‌شناختی یا یادگیری از سگ‌ها یا به طور کلی از حیوانات می‌ترسند که لازم است بررسی شوند. ما در برابر سگ‌ها به‌عنوان موجوداتی که در محیط پیرامون ما قرار دارند، تعهدی داریم که اجداد ما از حدود 15 هزار سال قبل زمانی‌ که آنها را وارد فضای زندگی خود کردند، این تعهد را به‌ وجود آوردند و به‌همین‌دلیل ارتباط با آنها از اهمیت خاص‌تری برخوردار است؛ چرا‌که رفتار با آنها بر روی سلامت جسم و روان ما تأثیر می‌گذارد. سگ‌ها به اندازه یک کودک دوساله باهوش هستند. حدود 150 تا 200 لغت رو می‌فهمند. همچنن دارای هیجانات و احساسات هستند و توانمندی‌های خاصی دارند که در بسیاری از موقعیت‌ها می‌توانند یاری‌رسان انسان بوده و مؤثر باشند. امروزه ما در برابر سگ‌ها با دو نوع از رفتار روبه‌رو هستیم.

دسته اول: افرادی که از ارتباط با آنها لذت می‌برند یا دوستشان دارند.

دسته دوم: افرادی که در مواجهه با سگ‌ها خشونت به خرج می‌دهند که این خشونت می‌تواند دایره‌ای از رفتارها شامل غذا‌ ندادن، آزار و اذیت و بی‌تفاوتی به بهداشت آنها را در بر بگیرد. طبق تحقیقات وسیعی که امروزه در سراسر جهان انجام گرفته، ثابت شده که دوستی با حیوانات و سگ‌ها می‌تواند تأثیر مثبتی در سلامت جسمی و روان ما ایجاد کند. نتایج مطالعاتی نشان داده کودکانی که از یک سگ مراقبت می‌کنند، اعتماد‌به‌نفس بیشتری دارند. احساس شادی بیشتری می‌کنند و استرس کمتری دارند. همین تجربه در رابطه با بعضی از بیماری‌ها هم وجود دارد. امروزه یکی از شیوه‌های درمانی که درباره بیمارانی که دوست‌دار حیوانات هستند، به‌ کار گرفته می‌شود «سگ‌درمانی» است و مطالعات نشان‌دهنده تأثیر مثبت هیجانی، جسمی و روانی آن در اختلالاتی مانند آلزایمر، اُتیسم، افسردگی، اضطراب و بیماری‌های قلبی است؛ اما مشکل اصلی در افرادی است که با حیوانات یا سگ‌ها با خشونت رفتار می‌کنند. نتایج تحقیقاتی نشان می‌دهد خشونت با حیوانات و سگ‌ها ارتباط بسیار نزدیک با خشونت با خانواده و کودکان دارد. کسانی که سابقه حیوان‌آزاری در کودکی داشته‌اند، دارای یکی از فاکتورهای تشخیص اختلالات روان هستند. نتیجه تحقیقی نشان داد حیوان‌آزاری نسبت به فاکتورهای دیگر مانند حمل اسلحه و اعتیاد به الکل و مواد عامل پیش‌بینی‌کننده بهتری برای سوءاستفاده جنسی است. حیوان‌آزاری یکی از فاکتورهایی است که قاتلان سریالی را از بقیه قاتلان مجزا می‌کند. در بعضی از کشورها اگر حیوان آسیب‌دیده‌ای به کلینیک دامپزشکی آورده شود و احتمال حیوان‌آزاری مطرح شود، وضعیت سلامت روان خانواده صاحب حیوان بررسی کامل می‌شود؛ چرا‌که احتمال خشونت برای سایر افراد خانواده هم وجود دارد. پس می‌توان گفت موارد حیوان‌آزاری بسیار مهم هستند؛ زیرا که ارتباطی مستقیم با سایر موارد خشونت و آزار دارند. شفقت و مهربانی‌کردن به خود و محیط اطراف سبب می‌شود افراد احساس شادی بیشتر و استرس کمتری داشته باشند و در نهایت سلامت جسم و روان بیشتری را تجربه کنند. خشونت به سگ‌ها نشان‌دهنده زنجیره‌ای از خشم‌ در گذشته آن فرد و کشاندن این خشم به آینده است و لازمه داشتن جامعه سالم مستلزم پاره‌کردن یکی از حلقه‌های این زنجیر خشونت است. بی‌شک سلامت محیط اطراف ما از ما جدا نیست و اگر قرار است افرادی با سلامت جسم و روان داشته باشیم، باید با سگ‌ها که قسمتی از محیط ما هستند، با محبت رفتار کنیم. همه ما و موجودات گونه‌هایی با حق حیات بر روی کره زمین هستیم. و نباید به دلیل نبود مدیریت یا سو‌ءمدیریت زندگی سگ‌های شهری فرصت تعامل را برای گروهی که دوست‌دار آنها هستند، از بین ببریم یا با خشونت و آزار و اذیت‌کردن این موجودات زخم‌های روان خود را به نمایش گذاشته و زنجیره خشونت را به نسل دیگر منتقل کنیم.

زهرا قیدر

محقق و روان‌درمانگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا