
آقای رئیسجمهور چرا دستور ندادید سیم کارت همه سفید شود؟
به گزارش رویداد۲۴،سخنان امروز آقای رئیس جمهور شبیه سخن همان نطقهای انتخاباتی بود که در آن وعده رفع فیلتر میداد؛ پر از گلایه از وضع موجود و خالی از مسئولیتپذیری در قبال وضعی که حالا دیگر «وضعِ دولت خودش» است.
رفع فیلترینگ، سادهترین و شفافترین وعده انتخاباتی او بود که برای تحقق نه نیاز به بودجه داشت، نه قانونگذاری پیچیده و نه اجماعسازی فرسایشی. با این حال، بعد از یک سال، دستاورد عملی دولت در این زمینه فقط رفع محدودیت از واتساپ و گوگلپلی بود که آن هم چندان پایدار به نظر نمیرسد و هر از گاهی شایعه برگشت فیلیترنگ آن سر زبانها میافتد.
جناب پزشکیان، اما امروز درحالی باد به غبغب انداخته و از دستورش برای سیاه کردن سیمکارتهای سفید سخن گفت که همین چند هفته پیش جعفر قائم پناه، معاون اجرایی وی در توجیه روی زمین ماندن وعدههای دولت برای رفع فیلتر تاکید کرده بود که «فیلترینگ در ساختار تصمیمگیری ما، متعلق به دولت تنها نیست. شورای عالی فضای مجازی تصمیم میگیرد، نه دولت به تنهایی. ما میتوانیم پیشنهاد بدهیم، فشار بیاوریم، استدلال کنیم و همه این کارها را کردهایم، اما نمیتوانیم یکطرفه اجرا کنیم.»
این اعتراف معاون رئیس جمهور به دست بسته دولت در حوزه اینترنت و عدم امکان تحقق وعدهها را باید درکنار عملکرد غیرقابل دفاع وزارت ارتباطات دید. در چنین شرایطی مسعود پزشکیان هنوز با همان ژست انتخاباتی از بد بودن فیلترینگ میگوید. اما اوج تناقض جایی است که با افتخار میگویید: «دستور دادم سیمکارتهای سفید هم سیاه شوند تا بفهمند آنهایی که سیاه هستند چه میکشند.» این جمله، نماد یک نگاه معکوس به عدالت است. باید از آقای رئیس جمهور پرسید چرا دستور نمیدهید «سیمکارتهای سیاه، سفید شوند»؟ چرا به جای تعمیم محدودیت، از تعمیم حق را پیگیری نمیکنید؟ چرا راهحل، سختتر کردن زندگی همه است تا سبکتر شدن زندگی اکثریت؟
مسئله فقط یک تناقض اداری نیست؛ مسئله شکاف آشکار میان ادعا و عمل است. چطور دولتی که میگوید نمیتواند فیلترینگ را بردارد، میتواند دستور گسترش محدودیتها را صادر کند؟ چگونه برای «سیاه کردن» اختیارات هست، اما برای «سفید کردن» امکانات وجود ندارد؟
سوال مهمتر از آقای پزشکیان این است که حالا مطمئن هستید همه «سفیدها» سیاه میشوند؟! یا باز هم قرار است نظامی از استثناها شکل بگیرد که در آن، برخی باقی بمانند و برخی حذف شوند؟ آیا قرار است خبرنگاران، فعالان رسانهای و منتقدان، اولین گروهی باشند که از لیست امتیازات حذف میشوند و در مقابل، مسئولان و حلقههای نزدیک به قدرت همچنان دسترسی آزاد داشته باشند؟
آقای رئیسجمهور! فیلترینگ فقط یک «مشکل فنی» نیست؛ نماد نوعی نگاه به مردم است. نگاهِ مبتنی بر بیاعتمادی، کنترل و تبعیض. بیش از یک سال است که شما بر صندلی ریاستجمهوری نشستهاید. دیگر زمانِ شعار نیست. مردم از شما «تحلیل ضعفها» را نمیخواهند؛ «تصمیم» میخواهند. اگر فیلترینگ بد است، باید برداشته شود. اگر برداشته نمیشود، حداقل صادقانه بگویید که نمیتوانید و باید عدم تحقق وعدههایی که گردن خود را برای اجرایش گرو گذاشته بودید، یک عذرخواهی ساده کنید.
آنچه بیش از همه اعتماد عمومی را تخریب میکند، همین دوگانهگویی است: در حرف، همدردی با مردم؛ در عمل، گسترش محدودیت.مسئله اصلی مردم این نیست که سفیدها هم طعم سیاه بودن را بچشند؛ مسئله این است که هیچکس مجبور نباشد طعم این تبعیض را بچشد. دولت شما اما، به جای حذف تبعیض، در حال توزیع عادلانه محدودیت است؛ و این، دقیقاً مسیری است که سرمایه اجتماعی را فرسودهتر از همیشه میکند.شما درست میگویید: فیلترینگ بد است. اما مردم منتظرند ببینند چه کسی بالاخره جرأت میکند جلویش بایستد، نه اینکه فقط دربارهاش سخنرانی کند.
