منفعت طلبی روابط عمومی های بی دانش و انتقاد گریزی مدیران علل ارتباط گزینشی با خبرنگاران

اما در این بین، نکته حایز اهمیت بی دانشی مسئولان روابط عمومی ادارات ساوجبلاغ در تعریف رسانه و راه های ارتباطی با مردم است به صورتی که این بی دانشی، طرز تفکر روابط عمومی ها درباره رسانه و سبک دعوت از آنها و توزیع عادلانه آگهی هارا نیز به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
استعلام نشانی دفتر مرکزی رسانه ها و شماره مدیران رسانه از واحد مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، نه تنها امری نشدنی، صعب یا غیر ممکن نیست بلکه اصل دعوت از رسانه ها نیز باید بر همین اساس شکل بگیرد.
دعوت از طریق اطلاع رسانی در پیام رسان ها نیز از همین بی دانشی غرض ورزانه روابط عمومی های ادارات استان در امان نمانده و بر نارضایتی صاحبان رسانه ها افزوده است. حتی به وفور دیده شده رسانه ای که مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد یا مدیر یک کانال یا یک پیج در شبکه های اجتماعی از طریق روابط عمومی آن اداره به نشست خبری دعوت شده اما بسیاری از رسانه های مجوزدار اعم از مطبوعات محلی و سراسری، پایگاه های خبری و … که مدیرانشان برای دریافت مجوز از کانال های تنگ و باریک اعتبارسنجی که مو را از ماست بیرون می کشند عبور کرده اند در این نشست ها حضور ندارند و هیچ دعوتی از آنها صورت نپذیرفته است.
مسئولان و مدیران روابط عمومی ادارات بدون توجه به این نکته که اطلاع رسانی اخبار باید از راه های رسمی شناخته شده و از سوی رسانه های دارای مجوز و به شیوه های گوناگون(هم از طریق رسانه های مکتوب و هم از طریق رسانه های مجازی) صورت بگیرد همچنان بر اسبِ درکِ نادرست از کارکردهای رسانه تاخته و حتی قادر به تفکیک خبرنگارِ قلم به دست از عکاس و بازاریاب نیز نیستند و آنچه برایشان مهم است رابطه اجتماعی با سوگلی های خاص و نورچشمی هایشان بوده و نه قابلیت های رسانه ای وی.
روابط عمومی ها حق ندارند به هر دلیلی که با رسانه یا مدیران آن مشکلات یا خصومت های شخصی و جناحی داشته باشند نام رسانه ای را خط زده یا دعوت از رسانه هاوتوزیع آگهی را صرفاً به تعداد انگشت شماری از خبرنگاران خاص و نور چشمیِ تحت امرشان محدود کنند!!!
بی شک حضور و بروز رسانه ها در جامعه تأثیرات انکارناپذیری داشته و دارد اما نگاه غرض ورزانه برخی روابط عمومی ها به تعدادی از رسانه ها به خاطر مشکلات شخصی و تفاوت در گرایشات جناحی وگاهی منافع شخصی باعث ایجاد شکاف و فاصله بین آنها می گردد و این در حالیست که همه رسانه ها حق دارند خبرنگارشان در تمام جلسات خبری حضور داشته و به صورت شفاف و واضح نظرات خود را ابراز دارندوهمچنین پس ازبارها انعکاس خبرآن سازمان، ازآگهی نیز بهره مند شوند.
از این رو نتیجه می گیریم روابط عمومی ادارات در راستای عمل به وظایف خود باید دقت بیشتری در برخورد با رسانه ها و مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی داشته باشند و از هر طریق ممکن و به جان خریدن هر سختی، سالانه یک بار لیست رسانه ها و شماره تماس(راه های ارتباطی) تمام رسانه های دارای مجوز را از واحد مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان استعلام نموده، لیست قبلی را بروز نمایند و توزیع آگهی ونشست های خبری خود را محدود به رسانه های خاصِ «نور چشمی» و خبرنگاران «سوگلیِ کارت هدیه بگیر» ننمایند و از ظرفیت های بالای رسانه ایِ همه صاحبان رسانه اعم از نشریات مکتوب سراسری و محلی، پایگاه های خبری و همچنین سرپرستی روزنامه های سراسری استفاده نمایند تا هم به درستی به وظیفه خود عمل نموده و هم رسانه ها را در امر اطلاع رسانی موشکافانه به مردم یاری رسانند.

روابط عمومی پل ارتباطی یا پل اسقاطی!

اکثر قریب به اتفاق، روابط عمومی را پل ارتباطی می دانند که به عنوان یک واسطه اثر گذار ، درون و بیرون سازمان را به هم مرتبط می سازد و در واقع سعی می نماید در قالب یک تلاش برنامه ریزی شده و هوشمندانه، سازمان و مخاطبان را در یک کنش و واکنش متقابل به یک نقطه تعاملی ،تفاهمی و مشارکتی نزدیک سازد. شاید این تعریف دلنشین که به عنوان یکی از وظایف اساسی و اصلی روابط عمومی مطرح می گردد و از دل آن مفاهیمی از قبیل ایجاد و برقراری ارتباط و اطلاع رسانی استنباط می شود،تا حدودی موجب آرامش خاطر کسانی را فراهم سازد که در چرخه درون و بیرون نظام اداری قرار دارند و از طرف دیگر به نوعی یک انتظار را در سطح درون و بیرون سازمان ایجاد نماید که مخاطبان خواه در خارج سازمان وجود داشته باشند یا در داخل سا زمان، از این پل برای رسیدن به اهداف و خواسته های معقول و منطقی خود استفاده نمایند و به نحوی نیازهای اطلاعاتی و ارتباطی خود را در چارچوب و ضوابط تعین شده سازمانی بر آورده سازند ، در واقع روابط عمومی می تواند با نیاز سنجی و شناخت سلیقه و علایق اشخاص مخاطبان و مشتریان برون سازمانی را در امر تصمیم گیری دخیل نماید و به نوعی یکی از وظایف اصلی روابط عمومی یعنی مشارکت گذاری را محقق نماید و بر اساس شناخت حاصل شده از جامعه هدف بتواند نسبت به طرح ریزی و تدوین برنامه های استراتژیک که منافع سازمان و مخاطب را توامان در برداشته باشد اقدام نماید زیرا روابط عمومی و فعالیت های آن مستلزم اندیشه ، تفکر ، خلاقیت و ابتکار است تا بتواند به همان رسالت خطیر خود یعنی کسب و جلب تفاهم بین سازمان و برون سازمان عمل نماید و قادر باشد تا نقش ارتباطی خود را در درون سازمان و با محیط پیرامون سازمان ایفاء نماید .
اما تحقق این مطلب از دو زاویه قابل بررسی است، یکی مقوله قابلیت روابط عمومی ونکته دیگر مقوله عاملیت روابط عمومی است،تا با اتکاءبه این دو اصل بتوان به پل ارتباطی بودن روابط عمومی در مفهوم علمی و دقیق آن رسید،ضمن آنکه باید خاطر نشان ساخت عاملیت و قابلیت در روابط عمومی به عنوان دو محور اساسی در گردش چرخهای فعالیت روابط عمومی محسوب می گردند و در واقع بدون حضور یکی از این محور ها امکان موفقیت روابط عمومی میسر نخواهد بود و به نوعی، به جای آنکه روابط عمومی به پل ارتباطی مناسب برای تسهیل و تسریع روابط تفاهمی و تعاملی گردد، به یک معبر اسقاطی که هر لحظه امکان فرو ریختن آن می باشد و یا اینکه به مرور، به واسطه عدم اقبال عمومی ،تبدیل به راه متروکه و غیر قابل استفاده تبدیل خواهد شد،
اما آنچه که به عنوان قابلیت روابط عمومی می توان فهرست واربه آن اشاره کرد عبارتند از :
۱) نیروی انسانی متخصص،آگاه و آشنا به روابط عمومی باتحصیلات دانشگاهی مرتبط و دارای تجارب مفید
۲) استفاده از ابزار و سازو کارهای جدیدو تکنولوژی و فناوری روز
۳) حضور مدیر و کارشناسان روابط عمومی قوی ،کارآمد و مسلط به امور
۴) استفاده از فنون و روش های جدید در عرصه ارتباطات و اطلاع رسانی
۵) ایجاد شرایط محیطی مناسب و مطلوب
۶) اجرای سیستم های مدیریتی نوین در عرصه روابط عمومی
۷) ارتباط با رسانه های ارتباط جمعی ،خبرگزاریها.صداو سیما ،جراید کثیر الانتشاروسایت های اینتر نتی
۸) امکان برقراری ارتباطات صحیح اصولی بر اساس تفاهم،تعامل و مشارکت بامخاطبان درون و برون سازمانی
۹) امکان اطلاع رسانی و ارتقاءبخشی سطح آگاهی مخاطبان و رفع نیاز های اطلاعاتی آنان
١٠) قدرت پاسخگوئی،شفاف سازی و تنویر افکار عمومی
۱۱) قابلیت مردم مداری ،مشتری مداری و تکریم ارباب رجوع
۱۲) قدرت تسهیل ،تسریع وتصریح بخشی در سطح سازمان و بیرون از سازمان
۱۳) قدرت فرهنگ سازی و تعمیم مباحث و مسائل فرهنگی
۱۴) عامل مدیریت در بحران ،زمان ،بهبود کیفیت و کمیت ،بهروری و سیستم های نظارتی
۱۵) امکان سنجش افکار عمومی و اطلاع از خواسته ،انتظارات و دیدگاههای مخاطبان درجهت تحقق امر مشتری
۱۶) امکان آموزش عمومی به صورت آشکارا و پنهان ،مستقیم و غیر مستقیم در سطح سازمان و جامعه
۱۷) افزایش مشارکت گویی در سازمان
۱۸) توجه ویژه به افکار عمومی در تصمیم گیری های سازمانی

بنابراین اگر به موارد اشاره شده با تعمق و دقت توجه نمائیم در خواهیم یافت که اکثر روابط عمومی های ایران فاقد شرایط لازم می باشند و در واقع به واسطه فقدان شرایط نتوانسته اند موفقیتی کسب نمایند،زیرا این عدم توفیق یا ناشی از مشکلات قابلیتی است و یا بواسطه مشکلات عاملیتی،و این عوامل موجب گردیده که روابط عمومی ها نتوانند پل ارتباطی محکم و مناسب در نزد مردم محسوب گردند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا