مرا چشم انتظاری مقدمت بود

این خوشحالی بی دلیل نیست ، چهل سال تجربه در امر ساخت و ساز ، خصوصاًدر امر نظارت بر ساختمان بعنوان (مهندس ناظر) و دیدن فراوان نابسامانی و قانون گریزی و خلافکاری و خلاف سازی و نادیده گرفتن گزارشات مهندس ناظر و پشتیبانی قرار دادن همه جانبه سازنده یا مالک خطاساز از سوی صادر کننده مجوز ساخت و ماده صد و غیره و غیره . . . که در آخر کار به انواع تدابیر میخواهند فقط مهندس ناظر را مورد حمله قرار دهند که چرا گزارش خود را دیر فرستاده ای . باعث این خوشحالی شده است .
خوشحالی از اینکه آرزوی چندین ساله من (که چرا خطای من که ناظر هستم و فقط چند روز گزارش خود را دیر فرستاده ام‌)باید مورد توبیخ قرار گیرم ولی عوامل خلافکار و خطاکار و قانون گریز و سود جو و مسئولین نادیده گیر که با حمایت و پشتیبانیشان به وضوح و خیلی آشکار روی خلافهای انجام شده چشم می پوشند نباید مورد بازخواست قرار گیرند .
آن روز میگفتم سیستم قضایی و دادستانی محترم هر استان جایشان در این حیطه خالیست ، که خوشبختانه (هر چند که خیلی هم دیر شده )ریزش ساختمان در آبادان باعث شد بسیار خوب و بسیار بجا (انجام بهترین کار و منطقی ترین حرکت در امر ساخت و ساز )که همانا پیگیر قرار دادن خطا کار هر کس که میخواهد باشد را در دستور کار سیستم قضایی کشور قرار داد و باعث شد در این امر مهمّ ورود کنند .
و من هم با ذوق و شوق فراوان در دل گفتم (( مرا چشم انتظار مقدمت بود )) * ‌ (س.ف) پدر
(( مرا چشم انتظار مقدمت بود ))

  • تمام سالهای خشم آلود *
  • مرا چشم انتظار مقدمت بود *
  • نبودی تا ببینی حال چون است *
  • هر آنچه هست نیمش هست مردود *
  • ز دست مالک و سازنده باهم *
  • ز کم کاری فراوان هست مشهود *
  • درون ذهنشان از بیش خواهی *
  • گسسته جملگی هم تار و هم پود *
  • بجز یک عده با انصاف و پر ارج *
  • کزاستحکام سازه میبرد سود *
  • بقیه همچو‌ دلالان ،گزافه *
  • فرو خواهند بر چشمانمان دود *
  • چو امر ساخت توام با خلاف است *
  • به علم سازه باید گفت ، بدرود *
  • گزارش بی اثر باشد زناظر *
  • نه یکبار و نه چندین بارِ معدود *
  • در این وادی نظارت پوچ پوچ است *
  • چرا ؟چون راه قانون هست مسدود *
  • بیا ، اما نه آهسته ولی زود *
  • (( مرا چشم انتظار مقدمت بود ))
  • وخامت‌بار باشد وضع موجود *
  • مرا عمری نمانده ، عمر فرسود *
  • به چشمم دیده ام ناباورانه *
  • خلاف اندر خلاف و علم نابود *
  • ستونها طاقت یک بار دارند *
  • دو تا دیگر به روی بار افزود *
  • گزارش کم اثر باشد در این حال *
  • که عامل زین نخواهد گشت خوشنود *
  • نه آیین نامه نه قانون نه ناظر *
  • که قانون آن بود سازنده فرمود *
  • درون نقشه چندین بار تغییر *
  • که در آن نام طراح است مفقود *
  • هر آنچه سود دارد آن بسازند *
  • نمی خواهند حال سازه بهبود *
  • خطر در بیخ گوشم خانه دارد *
  • مرا شغل نظارت کرده نابود *
  • بساز بفروش چرا خوشنود باشد *
  • مرا این لقمه نان باشد گل آلود *
  • بپا کن بهترین ها را ز مقصود *
  • ((مرا چشم انتظار مقدمت بود ))
  • دو چند از سازه ها در بد ترین حال *
  • از آنهایی که وضعش نیست مسعود *
  • ،اگر گویم نخواهی کرد باور *
  • نخواهی عاملش را ساده بخشود *
  • دوتا میلگرد دیدم سر به سر جوش *
  • چه آیین نامه ای اینگونه فرمود *
  • همه سنجاقکان را قورت دادی *
  • ستون را بی ثمر کردی غم آلود *
  • و هم چندین ستون را حذف کردی *
  • همین کارت بود از بیخ مردود *
  • خطا در ناظران باید نباشد *
  • اگر هم باشدی کم هست و معدود *
  • خلل در کار ها باشد فراوان *
  • چه باید گفتمی از وضع موجود *
  • همیشه نام سازندست پنهان *
  • و یا گوشی ی ایشان هست مسدود *
  • قدم را رنجه کن گشتیم نابود *
  • (( مرا چشم انتظار مقدمت بود ))
  • پل ده متر یا قدری فزونتر *
  • کمانکش کرد و قدری خیز فرمود *
  • ز بعد از چند سالی خسته بودن *
  • فرو غلطید و از رنجش بیاسود *
  • همانجایی که درز انقطاع است *
  • به خاک و سنگ و گل گردید اندود *
  • و دست انداز بام از یکصد و ده *
  • رسانیدی(نود)بیگانه نشنود *
  • اگر سازنده یا کارآفرینی *
  • میان همگنان نام تو مطرود *
  • و در پایان غم دنیاست بر جان *
  • که باید بگذری از یوم موعود *
  • همان یومی که نام (اتمام کار است )*
  • که نتوان جان سالم برد از آن زود *
  • اگر من ناظری هستم خطامند *
  • فقط من یک نفر هستم خطالود *
  • به اطرافم نظر بنداز و بنگر *
  • خطا مند و خطاکار و خطاپود *
  • درون کار ما جای تو خالیست *
  • فراوان سال قبل از روز موعود *
  • بکن کاری که ما گردیم خوشنود *
    (( مرا چشم انتظار مقدمت بود ))
    پایان ۱۴۰۱/۳/۲۴
    سیاوش فروزنده
    کارشناس : عمران ،عمران کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا