
آلودگی هوا، بیتوجهی به تجربههای موفق جهانی
در این زمینه، گرچه سوخت مازوت همواره به عنوان عامل اصلی آلودگی مطرح میشود، بررسیهای علمی و دادههای عملی نشان میدهد که عامل اصلی آلودگی هوای کلانشهرها، مصرف بالای خودروهای فرسوده و خودروهای داخلی با راندمان پایین است، نه استفاده از مازوت در نیروگاهها.
بررسی سوخت نیروگاههای بزرگ کشور نشان میدهد که نیروگاههای واقع در کلانشهرها عملاً از مازوت برای تولید برق استفاده نمیکنند. تولید و عرضه مازوت کمسولفور نیز محدود و عمدتاً در اختیار چند نیروگاه بزرگ قرار گرفته است که با بهرهگیری از سیستمهای کنترل آلودگی و فیلتراسیون، سطح آلایندگی آنها بسیار پایین است. این دادهها نشان میدهد که سهم مازوت در آلودگی هوای شهری، حاشیهای و کماهمیت است و تمرکز صرف بر آن، تحلیل واقعیت را مخدوش میکند.
علاوه بر خودروهای فرسوده، یکی دیگر از عوامل اصلی ایجاد آلودگی، عقبماندگی فناوری و تجهیزات نیروگاهها است. بسیاری از نیروگاهها به سیستمهای مدرن فیلتراسیون و بهینهسازی سوخت مجهز نیستند. این ضعف باعث کاهش راندمان تولید برق و افزایش انتشار آلایندهها میشود. به عبارت دیگر، حتی استفاده از سوختهایی با آلایندگی پایین مانند مازوت کمسولفور، بدون تجهیزات فیلتراسیون مناسب، میتواند به تولید آلایندههای خطرناک منجر شود.
مطالعات بینالمللی نشان میدهد که در کشورهای صنعتی و در حال توسعه مانند چین و هند، نیروگاهها و مراکز صنعتی برای تولید برق همچنان از ذغالسنگ استفاده میکنند؛ سوختی که آلایندگی بسیار بالاتری نسبت به مازوت دارد. با این حال، تجهیز نیروگاهها به سیستمهای فیلتراسیون و کنترل آلایندهها باعث شده است که آلودگی محیطی به شکل قابل توجهی کاهش یابد و آسیب به محیط زیست شهری محدود شود. این تجربه جهانی نشان میدهد که مسئله اصلی، نوع سوخت نیست، بلکه ارتقای فناوری و بروزرسانی تجهیزات نیروگاهی است.
برای کاهش آلودگی هوا، سیاستهای علمی و عملیاتی چندجانبه ضروری است. نخست، کاهش مصرف سوختهای فسیلی در نیروگاهها و وسایل نقلیه متحرک، به ویژه خودروهای فرسوده، از اهمیت بالایی برخوردار است. جایگزینی سوختهای آلاینده با سوختهای کمضرر مانند CNG، برقیسازی خودروهای عمومی و توسعه شبکه حمل و نقل برقی، سهم وسایل نقلیه در تولید آلایندهها را به طور قابل توجهی کاهش میدهد.
دوم، توسعه حمل و نقل عمومی و بهینهسازی ناوگان شهری نقش کلیدی در کاهش تراکم ترافیک و انتشار ذرات معلق و گازهای آلاینده دارد. ایجاد مسیرهای اختصاصی برای حمل و نقل عمومی، بهینهسازی زمانبندی خطوط و افزایش کیفیت خدمات باعث میشود شهروندان به جای استفاده از خودروهای شخصی، از وسایل نقلیه عمومی بهرهمند شوند و در نتیجه سهم آلایندهها کاهش یابد.
سوم، بروزرسانی سیستم سوخت و تجهیزات نیروگاهها و تجهیز آنها به سیستمهای فیلتراسیون پیشرفته، میتواند هم راندمان تولید برق را افزایش دهد و هم میزان آلایندههای منتشر شده را کاهش دهد. فناوریهای نوین فیلتراسیون، شامل سیستمهای کنترل ذرات معلق (PM)، فیلترهای کاتالیزوری برای کاهش NOx و SOx و استفاده از بسترهای پیشرفته برای جذب گازهای آلاینده، نقش حیاتی در کاهش آلودگی دارند. این اقدامات در کنار تولید خودروهای کممصرف و استاندارد، ترکیبی مؤثر برای کاهش آلودگی هوا ایجاد میکنند.
تجربه جهانی ثابت کرده است که کاهش آلودگی هوا نه تنها یک ضرورت محیط زیستی بلکه یک سرمایهگذاری اقتصادی است. کشورهایی که توانستهاند سطح آلایندههای شهری را کاهش دهند، با برقیسازی ناوگان حمل و نقل، توسعه شبکه حمل و نقل عمومی، استفاده از سوختهای جایگزین و بروزرسانی نیروگاهها موفق به دستیابی به نتایج ملموس شدهاند. این اقدامات منجر به کاهش بیماریهای مرتبط با آلودگی هوا، جلوگیری از تعطیلیهای گسترده ناشی از وارونگی دما و افزایش بهرهوری اقتصادی شده است.
در ایران نیز، تجربه جهانی نشان میدهد که تمرکز بر اصلاح زیرساختها و فناوریها اهمیت بیشتری نسبت به تمرکز صرف بر نوع سوخت دارد. سرمایهگذاری در فناوریهای پاک، بروزرسانی سیستمهای سوختی نیروگاهها و توسعه حمل و نقل کمآلاینده، علاوه بر حفاظت از سلامت شهروندان، از تحمیل هزینههای اقتصادی سنگین جلوگیری میکند.
نتیجهگیری نهایی آن است که آلودگی هوا مسألهای جهانی است که بسیاری از کشورها آن را با بهرهگیری از علم و فناوری و اجرای سیاستهای جامع کاهش آلایندگی حل کردهاند. راهکارهای علمی و عملیاتی برای کاهش آلودگی شامل کاهش مصرف سوختهای فسیلی، توسعه حمل و نقل عمومی، برقیسازی خودروها، استفاده از سوختهای جایگزین کم آلاینده، بروزرسانی سیستم سوخت نیروگاهها و تجهیز آنها به فیلتراسیون و تولید خودروهای کممصرف است.
اجرای این اقدامات نه تنها سلامت مردم را حفظ میکند، بلکه به کاهش هزینههای اقتصادی ناشی از آلودگی، افزایش بهرهوری و ارتقای کیفیت زندگی شهری منجر میشود. تجربه کشورهای در حال توسعه مانند چین و هند نشان داده است که حتی در شرایط محدودیت منابع، با اتخاذ سیاستهای علمی و فناوری محور، میتوان به نتایج ملموس و پایدار در کاهش آلودگی هوا دست یافت.
با این حال، علیرغم وجود تجربههای موفق جهانی، در ایران اراده کافی برای بهرهگیری از این تجربهها مشاهده نمیشود. این فقدان اراده و اقدام عملی، مسألهای نگرانکننده است که موجب تشدید و تعمیق بحران آلودگی هوا در کشور شده و ادامه روند فعلی میتواند پیامدهای جدی زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی به همراه داشته باشد.
