
یک میلیارد نفر در سایه اضطراب و افسردگی
در این گزارش، تلاش کردیم روند جهانی و ملی اختلالات روانی را بررسی کند، شکافهای دسترسی به خدمات سلامت روان را نمایان کرده و آثار بحرانها و جنگ ۱۲روزه بر سلامت روان ایرانیها را به تصویر بکشد. در جهان معاصر، سلامت روان به یکی از مهمترین چالشهای بهداشت عمومی تبدیل شده است.
براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) که بهتازگی و در سپتامبر ۲۰۲۵ منتشرشده است، بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان با اختلالات روان زندگی میکنند. این عدد بیانگر آن است که تقریبا از هر هفت نفر، یک نفر با نوعی اختلال روانی دستوپنجه نرم میکند.
سازمان جهانی بهداشت در گزارش سال ۲۰۱۹ خود نیز اعلام کرده بود حدود ۹۷۰ میلیون نفر در جهان مبتلا به اختلال روان بودهاند و اختلالات اضطرابی و افسردگی، شایعترین انواع آنها به شمار میروند. مقایسه این دو گزارش نشان میدهد بار اختلالات روان در دو دهه اخیر افزایش یافته و فشارهای ناشی از تغییرات سریع اجتماعی، اقتصادی و فناوری در زندگی مدرن، سهم درخور توجهی در این روند داشته است. شیوع بالای اختلالات روانی، پیامدهای گستردهای برای افراد، خانوادهها و جوامع دارد و بار اقتصادی و اجتماعی سنگینی ایجاد میکند.
WHO در همان گزارش دوم سپتامبر ۲۰۲۵ تأکید کرده است که خدمات بهداشت روان هنوز در بسیاری از کشورها، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، محدود و ناکافی است و نیاز فوری به گسترش دسترسی به خدمات رواندرمانی و حمایتهای اجتماعی وجود دارد.
این گزارشها همچنین هشدار میدهند که فقدان اقدامات پیشگیرانه و درمانی مناسب میتواند منجر به افزایش ناتوانی، کاهش کیفیت زندگی و گسترش فشارهای روانی در جمعیت شود. بنابراین، ارتقای سلامت روان نیازمند برنامههای جامع ملی و بینالمللی است که هم عوامل زیستی و روانی و هم عوامل اجتماعی و محیطی را مدنظر قرار دهد.
هزینه جهانی اضطراب و افسردگی
اختلال اضطراب و افسردگی سالانه حدود یک تریلیون دلار آمریکا هزینه مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد جهانی تحمیل میکند. گزارشهای سازمان جهانی بهداشت با عنوانهای «سلامت روان در جهان امروز» و «اطلس سلامت روان ۲۰۲۴» نشان میدهند این اختلالات در همه گروههای سنی، جنسیتی و سطوح درآمدی شایع هستند و زنان به طور نامتناسب بیش از دیگران تحت تأثیر قرار میگیرند.
این گزارشها همچنین هشدار میدهند که خدمات و سرمایهگذاری در سلامت روان در سطح جهانی هنوز ناکافی است؛ فقط حدود دو درصد بودجه سلامت جهان به این حوزه اختصاص دارد و تعداد نیروی انسانی فعال در سلامت روان بهطور میانگین ۱۳ نفر به ازای هر صد هزار نفر است. در این میان، کمبود شدید نیرو در کشورهای کمدرآمد و متوسط درخور توجه خواهد بود.
علاوه بر این، خودکشی همچنان یکی از پیامدهای ویرانگر اختلالات روانی است. در سال ۲۰۲۱ حدود ۷۲۷ هزار نفر جان خود را بر اثر خودکشی از دست دادهاند؛ این عدد، خودکشی را به یکی از علل اصلی مرگومیر جوانان در تمام کشورها تبدیل کرده است. با وجود اهداف توسعه پایدار سازمان ملل برای کاهش یکسوم مرگ ناشی از خودکشی تا سال ۲۰۳۰، روند کنونی نشان میدهد فقط حدود ۱۲درصد کاهش ممکن است محقق شود.
با اینکه پیشرفتهایی در سیاستها و برنامههای ملی سلامت روان ایجاد شده است، اما گزارش WHO بر ضرورت سرمایهگذاری پایدار، افزایش دسترسی به خدمات، کاهش انگ اجتماعی و اصلاح قوانین تأکید میکند تا سلامت روان بهعنوان یک حق بنیادین برای همه تضمین شود.
بار اختلالات روان در کشورهای جنگزده
اختلالات روان در گروههای تحت تأثیر جنگ و بحران، یکی از چالشهای مهم سلامت جهانی است. این گروهها به دلیل تجربه مستقیم خشونت، تخریب زیرساختها و بیثباتی اجتماعی، با نرخ بالای افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه مواجه هستند.
بررسی وضعیت این کشورها کمک میکند تا میزان آسیب روانی در مناطق جنگزده، کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعهیافته بهتر درک شود. مطالعه منتشرشده در سال ۲۰۲۴ در مجله BMJ با عنوان «شیوع اختلال استرس پس از سانحه و علائم افسردگی در جمعیتهای غیرنظامی مناطق جنگزده» نشان میدهد که این گروه در مناطق جنگی از نرخ بالای اختلالات روانی رنج میبرند. این تحلیل با دادههای ۵۷ مطالعه، شامل ۶۴ هزارو ۵۹۶ نفر انجام شده است. نتایج نشان میدهد شیوع علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) حدود ۲۳.۷ درصد و علائم افسردگی ۲۵.۶ درصد است.
بالاترین میزان اختلالات روانی در دوران جنگ و در کشورهای با درآمد کم و متوسط مشاهده شده است. نویسندگان این گزارش همچنین بر اهمیت توجه همزمان به سلامت جسمی و روانی و اجرای اقدامات انسانی برای مدیریت این اختلالات تأکید کردهاند.
این یافتهها با نتایج مطالعهای دیگر نیز همسو است. در مطالعهای سیستماتیک و متاآنالیز که در سال ۲۰۲۴ در مجله «لانست منطقهای سلامت اروپا» منتشر شد، بهروزرسانی برآوردهای سازمان جهانی بهداشت درباره جمعیتهای تحت تأثیر جنگ انجام گرفت.
محققان، دادههای منتشرشده بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ را بررسی کرده و شیوع کلی اختلالات روانی شامل افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی را ۲۲.۱ درصد گزارش کردند. میزان اختلالات خفیف ۱۳ درصد، متوسط چهار درصد و اختلالات شدید ۵.۱ درصد برآورد شد. این نتایج، بار سنگین اختلالات روانی در جمعیتهای جنگزده را نشان میدهد و بر ضرورت اجرای فوری برنامههای سلامت روانی قابل گسترش برای رسیدگی به نیازهای گسترده این افراد تأکید میکند.
روند افزایشی اختلالات روان در جهان
مطالعات جهانی نشان میدهد که بار اختلالات روانی در دهههای اخیر به شکل درخور توجهی افزایش یافته است. بررسیها نشان میدهند این روند نهتنها محدود به مناطق خاص نیست، بلکه در تمام قارهها و با شدتهای متفاوت مشاهده شده است.
یک مطالعه گسترده جهانی با عنوان «بار اختلالات روانی در ۲۰۴ کشور و قلمرو از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱» که در سال ۲۰۲۵ در مجله BMC روانپزشکی (BMC Psychiatry)، منتشر شده، نشان میدهد که در سال ۲۰۲۱ حدود ۴۴۴ میلیون مورد جدید اختلال روانی در سراسر جهان ثبت شده است. این تحقیق همچنین افزایش نرخ بروز استانداردشده اختلالات روانی، یعنی تعداد افراد مبتلا به ازای هر صد هزار نفر در سال را از چهارهزارو ۷۳۸ نفر در سال ۱۹۹۰ به حدود پنجهزارو ۴۶۰ نفر در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که معادل افزایشی بیش از ۱۵ درصد است.
این آمار، رشد شایان توجه اختلالات روانی در جهان طی سه دهه اخیر را بهروشنی نشان میدهد. براساس آخرین دادههای سازمان بهداشت جهانی (WHO) که در سپتامبر ۲۰۲۵ منتشر شد، دسترسی به خدمات سلامت روان در جهان بسیار نابرابر است. در کشورهای کمدرآمد، کمتر از ۱۰ درصد افراد مبتلا به اختلالات سلامت روان خدمات مراقبتی دریافت میکنند، درحالیکه این عدد در کشورهای با درآمد بالا، بیش از ۵۰ درصد است.
این تفاوت چشمگیر نشان میدهد که با وجود افزایش شیوع اختلالات روان در همه کشورها، سرمایهگذاری و دسترسی به مراقبتها هنوز به شکل نابرابر توزیع شده است. کارشناسان WHO هشدار میدهند که اقدامات بیشتری برای افزایش پوشش خدمات سلامت روان در سطح جهانی ضروری است. همچنین گزارش WHO تأکید میکند که اختلالات سلامت روان در همه سنین، جنسیتها و سطوح درآمدی شایع هستند و روند آن رو به افزایش است. به طور متوسط، از هر هفت نفر، یک نفر در سطح جهان با اختلال سلامت روان زندگی میکند.
زنان، بیشتر در معترض اختلالات سلامت روان
این گزارش همچنین نشان میدهد که زنان به طور نامتناسبی در معرض اختلالات سلامت روان قرار دارند. مارک ون اومرن، رئیس واحد سلامت روان در بخش سلامت روان، مغز و سوءمصرف مواد در سازمان جهانی بهداشت، میگوید: «افسردگی و اضطراب تاکنون شایعترین بیماریهای سلامت روان بودهاند و این اختلالات در میان زنان شایعتر هستند. همچنین مشکلات و اختلالات تغذیهای در زنان و ADHD و سوءمصرف مواد در مردان رایجتر است.
از سوی دیگر، سرمایهگذاری دولتها در حوزه سلامت روان همچنان بسیار محدود است. میانگین بودجه اختصاصیافته به این بخش فقط دو درصد از کل بودجه سلامت است و از سال ۲۰۱۷ تغییری نکرده است. فاصله میان کشورهای پردرآمد و کمدرآمد نیز چشمگیر است؛ کشورهای پردرآمد تا ۶۵ دلار برای هر نفر در سال صرف سلامت روان میکنند، درحالیکه این عدد در کشورهای کمدرآمد فقط ۰.۰۴ دلار است. این شکاف بزرگ در منابع و دسترسی به خدمات، بحران جهانی سلامت روان را تشدید میکند و نیاز فوری به اقدامات گسترده و هدفمند را برجسته میکند.
وضعیت سلامت روان ایرانیان
با توجه به روند افزایشی اختلالات روانی در سطح جهان و شکافهای جدی در دسترسی به خدمات سلامت روان، بررسی وضعیت ایران اهمیت ویژهای پیدا میکند. دادههای رسمی نشان میدهند که شیوع اختلالات روانی در کشور طی دهههای اخیر روند صعودی داشته است، اما مطالعات میدانی و مشاهدات کارشناسان حاکی از آن است که آمار رسمی فقط بخشی از واقعیت را منعکس میکند.
براساس پیمایش ملی سلامت روان، در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۵ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال ایران به یکی از اختلالات روانپزشکی مبتلا بودهاند؛ یعنی از هر چهار نفر، یک نفر. با این حال، روانشناسان اجتماعی معتقدند که فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سه سال اخیر، ازجمله بحرانهای مالی، ناآرامیهای اجتماعی و جنگ ۱۲روزه، باعث شدهاند شیوع واقعی اختلالات روانی بسیار بالاتر از این ارقام باشد و برخی برآوردها حاکی از نرخ ۵۰ تا ۶۰ درصد است.علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس و روانشناس اجتماعی، در گفتوگو با فرارو میگوید: «آمار رسمی وزارت بهداشت که مربوط به سال ۱۴۰۱ است، دیگر قابل اتکا نیست و اکنون نیاز مبرم به پایش و بهروزرسانی دادهها احساس میشود».
ایران؛ جلوتر از میانگین جهانی
پیمایشها نشان میدهند اختلالات خلقی شایعترین گروه اختلالات روانی در ایران هستند و افسردگی رایجترین اختلال میان آنهاست. به گفته آفرین رحیمیموقر، رئیس مرکز ملی مطالعات اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، حدود ۱۳ درصد جمعیت کشور به افسردگی مبتلا هستند، عددی که تقریبا دو برابر متوسط جهانی (هفت درصد) است.
پس از اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی مانند پانیک و اضطراب فراگیر بیشترین شیوع را دارند. او توضیح داده است که از هر سه بیمار روانپزشکی فقط یک نفر از خدمات درمانی بهره میبرد و دوسوم باقی یا به دلیل ترس و انگ اجتماعی یا نبود آگاهی، به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند. براساس پیمایش ملی سلامت روان ایران در سال ۱۴۰۰، شیوع اختلالات روانی در گروههای آسیبپذیر بیش از دیگر گروههاست.
دادههای این پیمایش نشان میدهد زنان، ساکنان مناطق روستایی و افرادی که وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایینتری دارند، بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند. برای نمونه، در سال ۱۴۰۰، بالاترین شیوع اختلالات روانپزشکی در منطقه غرب ایران شامل استانهای ایلام، کردستان، کرمانشاه، لرستان و همدان ۲۷.۲ درصد و پایینترین شیوع در مناطق شمالی شامل استانهای سمنان، گلستان و مازندران ۲۰.۲ درصد گزارش شده است.
اثرات روانی جنگ ۱۲روزه
دادههای رسمی و مشاهدههای میدانی نشان میدهد که محدودیت منابع اقتصادی، دسترسی نامناسب به خدمات درمانی و فشارهای اجتماعی باعث شده است شیوع اختلالات روانی در جمعیتهای آسیبپذیر بالاتر باشد و اثرات طولانیمدتی بر سلامت روان جامعه بر جای بگذارد. اما این فشارها فقط به مسائل داخلی محدود نیستند؛ وقوع جنگ ۱۲روزه و پیامدهای پس از آن، تجربههای اضطرابآور و تلخ برای جمعیتهای مختلف ایجاد کرده است.
کارشناسان معتقدند که این درگیری کوتاهمدت نیز، مانند سایر بحرانهای مسلحانه، بار روانی درخور توجهی بر کودکان، نوجوانان و بزرگسالان وارد کرده است. مرکز تحقیقات علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج) بهتازگی مطالعهای موردی با عنوان «آسیبهای روانی با رویکرد عصبشناسی پس از جنگ ۱۲روزه اسرائیل علیه ایران» منتشر کرده که نشان میدهد این درگیری کوتاهمدت اما شدید، موجی از ترس و اضطراب در میان ساکنان شهرهای هدف حملات ایجاد کرد.
در این مطالعه گفته شده که صدای انفجارها و حملات هوایی در طول شبانهروز، نداشتن اطلاع قبلی و ابهام درباره امنیت و آینده، نگرانی برای سلامت خانواده و دوستان و اجبار به تخلیه شهر برای یافتن پناهگاه، همه باعث شکلگیری اضطراب شدید و گسترده در مردم شد. نویسندگان مقاله تأکید کردهاند که اثرات روانی پس از جنگ حتی از اثرات زمان جنگ مخربتر است؛ زیرا نبود قطعیت، ترس از آینده و فشارهای اقتصادی و اجتماعی ادامه پیدا میکنند و بر سلامت روان جمعیت تأثیر طولانیمدت دارند.
مطالعه همچنین به مکانیسمهای عصبی زیربنایی استرس و اضطراب اشاره میکند؛ تعامل پیچیده بین سیستم عصبی، سیستم غدد درونریز و سیستم ایمنی، و تأثیر بر نواحی کلیدی مغز شامل آمیگدال، قشر پیشپیشانی و هیپوکامپ. این نواحی نقش حیاتی در پردازش ترس، تنظیم پاسخهای عاطفی و شکلگیری خاطرات آسیبزا دارند.
یافتهها نشان میدهند که حتی پس از آتشبس، حس ناامنی روانی در جامعه باقی میماند و میزان اختلالات روانی، اضطراب، استرس، ترس و افسردگی در جمعیت عمومی، بهویژه در افراد با سابقه مشکلات روانی، افزایش مییابد.
وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، نیز تأکید کرده است نابسامانی سلامت روان جامعه هنوز ادامه دارد و با وجود نبود مطالعات جدید پس از جنگ ۱۲روزه، شواهد غیرمستقیم از مراجعان و جامعه نشاندهنده افزایش اضطراب، استرس و بازگشت اختلالات روان پیشین است. جنگ باعث استرس حاد و فوری شد، اما مشکلات اقتصادی، فشارهای اجتماعی و بحرانهای مستمر، استرسهای مزمن ایجاد کردهاند که اثرات مخرب طولانیمدت بر سلامت روان مردم دارند.
