
از حیوان ستیزی تا دروغ پردازی؛ بررسی دروغهایی که جامعه را میترساند
ارائه آمار کذب،انتشار اخبار جعلی و اشتراک گذاری اطلاعات غلط به طور عمدی حربه ایست که حیوان ستیزان و مروجان حیوان ترسی از آن برای ایجاد تنش و ترس در مردم استفاده میکنند؛ دامنه انتشار این جعلیات تا جایی پیش رفته که درباره فوت افراد حیوان دوستی که عمر شریفشان را صرف خدمت به حیوانات کرده اند نیز افسانه سرایی کرده و دست به انتشار اخبار کذب میزنند.
حقیقت پشت مرگ جوان حیواندوست بوشهری چیست؟
اخیرا جوانی فعال محیط زیست و حامی حیوانات در شهر بوشهر که اتفاقا فرزند خانوادهای که درحوزه درمان وپزشکی فعالیت داشتند بود، به دلایلی درگذشت.
شخصی گیاه شناس که دشمنی دیرینه با حیوانات و ید طولایی در هیولاسازی از آنها، از سگ و گربه تا کبوتر و قمری دارد، در ادعایی عجیب در پیج اینستاگرام خود و خبرگزاری که به نظر میرسد که عوامل آن ارادت ویژهای به این شخص دارند که بدون تحقیق مطالبش را منتشر میکنند عنوان کرد که این جوان در اثر خراشی که گربه روی دستش ایجاد کرده، فوت شده و تلویحا ادعای ابتلای متوفی به هاری را مطرح کرد.
این شخص ادعا کرد که با پدر متوفی که پزشک است گفتگو کرده و پدر متوفی درباره بیماری فرزندش به او گفته است. این در حالیست که خانواده آن مرحوم اقدام به گرفتن تست و نمونه از جسد متوفی و ارسال نمونه به پاستور در تهران کرده بودند و جواب آزمایش هنوز مشخص نشده بود و هیچ گفتگویی بین پدر یا خانواده متوفی و فرد گیاه شناس صورت نگرفته بود.
این شخص حیوان ستیز با تمام قوا تلاش نمود متعاقب ترساندن مردم از سگها آنها را از گربه ها نیز بترساند و علنا عنوان کرد که عاقبت محبت کردن به حیوانات مرگ است.
در گفتگو با خانواده مرحوم دریافتیم که جواب آزمایشات وی منفی بوده و متوفی در اثر ابتلا به هاری فوت نشده و حتی به هیچ بیماری دیگری هم از طریق حیوانات مبتلا نبوده است.
خانواده داغدیده از انتشار اخبار کذب درباره فرزند درگذشتهشان بسیار دلشکسته و عصبی بودند و برایشان عجیب بود که شخصی بخواهد در نهایت بی اخلاقی از مرگ عزیز دیگران سوءاستفاده کرده و با اقدام به حاشیه سازی و انتشار اکاذیب دست به جذب مخاطب بزند، اما آنها خبر نداشتند که این شخص اهدافی فراتر از جذب مخاطب را دنبال میکند.
مواردی که ابزار تبلیغ شدند!
مورد دیگر کودکی در استان کهکیلویه و بویراحمد بود که این گیاه شناس ادعا کرد که در اثر سگ گزیرگی به فلج مغزی مبتلا شده است و دامنه بسط این اکاذیب را تا برنامه زندهای در صداو سیمای ملی گسترش داد، حال آنکه مدارک پزشکی کودک که متاسفانه پدرش نیز در اثر عارضه مغزی در گذشته بود، نشان میداد که کودک مذکور مبتلا به هیدروسفالی است که کمترین ارتباطی با سگ گزیدگی نداشته است.
مورد دیگر ادعای این شخص مبنی بر فوت بانوی پیری در شهر فومن به دلیل ابتلا به هاری در اثر سگ گزیدگی بود که پس از آنکه رئیس شبکه بهداشت فومن نتوانست این شخص را مجاب به عذرخواهی جهت انتشار این اکاذیب کند، شخصا با انتشار ویدیویی حقایق را بیان کرد و ادعای کذب این گیاه شناس را تکذیب کرد.
ادعای خبر کذب مبنی براینکه ایران رتبه سوم هاری در جهان رادارد نیز توسط عدهای کارشناسنما مغرضانه مطرح شده بود که متاسفانه بازتاب گسترده ای داشت، اما در پی آن هیچ مسئولی عذرخواهی نکرد و این چنین در سرنوشت سگهای کشور و افکار و بینش مردم سم پاشی شد وبر طبل سگستیزی کوبیدند.
اخبارجعلی، احساسات عمومی و حیوان هراسی ساختگی
سوال این است که شخصی که مدرس دانشگاه است چرا باید ساعات زیادی از وقتش را در فضای مجازی و رسانه صرف خبر سازی و انتشار اخبار جعلی درباره موضوعاتی که در حیطه تخصص و تحصیلات او نیست و درباره شان تخصص علمی ندارد، کند؟!!
آیا این شخص از ایجاد هراس و تنش در جامعه و هیولاسازی از حیوانات و ترویج حیوان ستیزی و تزریق خشم به جامعه ونفرت پراکنی اهداف خاص و سازمان یافته ای را دنبال میکند؟!
آیا در خدمت جریاناتی خاص دست به این اعمال ناشایست میزند و پای منافعی در میان است یا تنفر ذاتیش از حیوانات او را به این قبیل اعمال وا میدارد؟!!
بعید است که او صرفا تحت تاثیر سلایق شخصی در این ابعاد گسترده دست به انتشار جعلیات بزند.
چگونه است که او سعی به بحران سازی از مسائل پیرامون حیوانات دارد و خود را نگران مردم جلوه میدهد اما نه تنها هر گونه راه حل علمی برای مدیریت جمعیت حیوانات و ریشه کنی هاری را رد میکند، بلکه با تمام قوا سعی دارد مانع اجرای روشهای اخلاقی و علمی و کارآمد در این زمینه شود؟!!
او حتی سعی دارد همایشهای علمی متولیان سلامت عمومی را صرفا به دلیل مخالفتشان با حذف حیوانات ریشخند کرده و حلقه های زنجیره افراد بیسواد ،ناآگاه و مغرض مرتبط و همسو با خود را تبلیغ نماید.
آنچه بدیهیست آثار ترویج این اطلاعات نادرست و دروغین که به طور عمدی در فضای جامعهای که عمدتا از آگاهی و دریافت اطلاعات صحیح علمی به خصوص به زبان ساده محروم است، آثار بسیار مخربیست که زدودن آن از لوح ذهن مردم گاهی بسیار سخت است و مروجان این اکاذیب از این موضوع باخبرند.
اینکه هیچ جامعه علمی یا ارگانی مسئولیت اعمال این کذابان را بر عهده نمیگیرد و در مقابل آنان نمی ایستد خود جای سوال دارد. ارائه آمار و اخبار دروغین درباره یک بیماری کشنده به خودی خود جنایت است.
مردم جامعهای که از فقر آگاهی رنج میبرند ملعبه دست افرادی میشوند که با مرثیه سرایی و دستکاری احساسات و تشویش اذهان عمومی آنها را در مسیر منافع خود به حرکت وامیدارند.
عاطفه سیف، فعال حقوق حیوانات