ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی ، کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است

در این صورت همه اهالی روستا او را یک خائن به حساب می آورند. حال این احساس غریزی مالکیت وقتی با باج دادن های متوالی دولت برای چند دهه همراه باشد دیگر اوضاع به شدت از کنترل خارج خواهد شد. آن چه را که از تخریب زیستگاه ها و کشتار زیستمندان و کشته شدن محیط بان ها مشاهده می کنیم دقیقآ از همین باب است.

بعضی از فعالان معتقدند که‌ اگر تعداد محیط بان ها افزایش یابد و برای استفاده از سلاح محدویت نداشته باشند اوضاع تحت کنترل در خواهد آمد. واقعیت امر این نگاه کاملا اشتباه و نادرست است. اعتقاد دارم که اگر محیط بان سلاح اتمی هم در اختیار داشته باشد و برای استفاده از آن هم آزاد باشد نه تنها تغییر مثبتی روی نخواهد داد بلکه زیستگاه ها تبدیل به یک صحنه نبرد وحشتناک شده و در کوتاه مدت روزگار محیط بانان و خانواده آنان سیاه خواهد شد.

آن چه که امروز رخ داد دقیقآ به خاطر اشتباه کلیدی تعدادی از فعالان محیط زیست است که ریشه مشکلات را رها کرده و به فرع ماجرا پرداخته اند. این فعالان به جای آگاه ساختن مدیریت از نتایج منفی باج دادن های متوالی به روستاییان و چشم پوشی از تخلفات گسترده آنان، به دنبال رضایت گرفتن از خانواده شکارچیان کشته شده به هر قیمت ممکن بوده و هستند. تعدادی دیگر از فعالان هم برای جلوگیری از کشته شدن یوز و گرک و پلنگ و گراز به دست دامداران و کشاورزان متخلف به آنان از جیب مردم باج می دهند و این کار حس مالکیت این متخلفان نسبت به زیستگاه ها و زیستمندان را به شدت تقویت کرده است.

مرحوم برومند نجفی حتا اگر رضایت هم می گرفت امکان زندگی در آن روستا برایش فراهم نبود چرا که با کوچک ترین اشتباه روزگارش سیاه می شد. قطع به یقین قاتل برومند نجفی در بین اهالی روستا از عزت و احترام ویژه برخوردار خواهد بود و باز هم اطمینان دارم که این رشته سر دراز خواهد داشت و خانواده نجفی در نهایت مجبور به رضایت می شود.

تا زمانی که مدیریت با متخلفان روستایی این چنین مماشات می کند هیچ امیدی به حفظ تتمه ارزش های زیستی این سرزمین و حفظ جان محبط بانان وجود نخواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا