دولت ایران همچون ملت ایران کنار مقاومت افغانستان بایستد
مقاومت همچنان ادامه دارد. متاسفانه در هفته گذشته لشگر تبهکار طالب وارد بعضی از مناطق پنجشیر شده و جنایاتی داشته است؛ از جمله نسلکشی، کوچ اجباری، اهانت به نمادها و هویت مردم از جمله تخریب آرامگاه قهرمان ملی، مردم آزاری و … که باعث جریحهدار شدن احساسات مردم، نه تنها در داخل کشور بلکه در تمام دنیا، گشته و مردم را تحریک کرده است. طالبان چهره اصلی خود را به نمایش گذاشته است و این کار را ابتدا از پنجشیر و اندراب شروع کرد و امروز بهمرور نیت اصلی خود را به مناطق مرکزی و هزارهجات رسانده است.
امروز تمام جهان بدانند که ملت افغانستان از طالبان کاملا جدا هستند. در روزهای گذشته تحولی در افغانستان ایجاد شد که حتی در زمان مقاومت اول نبود. در مقاومت اول، شهید احمدشاه مسعود تکوتنها بود و به تنهایی مقاومت را شروع کرد و با زحمات فراوانی مقاومت اول را به وجود آورد و شکل داد و در قدم بعدی بود که از حمایتهای احزاب گوناگون برخوردار شد و به او پیوستند. اما در مقاومت دوم تحت رهبری امیر جوان، احمد مسعود تحولی را شاهد هستیم از این جهت که جبهه مقاومت دوم از پائینترین طبقه اجتماعی شکل گرفته است. در حال حاضر تمام احزاب سیاسی در افغانستان از بین رفتهاند و رهبرانشان در تبعید به سر میبرند و مقاومت احمدمسعود متشکل از احزاب سیاسی نیست، بلکه از تمام اقشار جامعه تشکیل شده است. چرا که وی در طول دو سال گذشته به مناطق و قریههای متعددی سر زده و با مردم صحبت کرده است و امروز شاهد حمایت و همراهی توده مردم از جبهه مقاومت ملی هستیم. دیدید که چطور احمد مسعود با یک فراخوان، تمام مردم داخل و خارج کشور را بسیج و متحد ساخت و تمام مردم، زن و مرد و پیر و جوان از هر قشر، صنف، مذهب، قوم و طایفهای در شهرها و روستاها به مقاومت پیوستند که این تحولی تاریخی به شمار میآید.
تحول تاریخی دوم حمایت و همنوایی بیسابقه ملت ایران از مردم افغانستان چه در داخل و چه در خارج از ایران است. جبهه مقاومت از آنها تشکر میکند و در همین روزهاست که دوستان و دشمنان ما مشخص میشوند. ما رویکرد بعضی از کشورهای منطقه را چه در سطح دولتی و چه در سطح ملی میبینیم که چگونه بوده است و در مقابل همراهی مردم ایران را هم میبینیم که حامی ما هستند و این تحولی بسیار بزرگ در تاریخ تمدن ما است که یک همنوایی در این حوزه تمدنی شکل گرفته است و شاهد همصدایی مردم ایران از تهران و مشهد و تبریز تا جوامع ایرانی و افغانستانی حاضر در خارج از مرزهای این کشور همچون پاریس و واشنگتن و … بودهایم که خواستار همراهی با جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود هستند. این موضوع باعث افزایش روحیه و انگیزه در میان مقاومتگران شده است، چراکه حالا میدانند که نه تنها در افغانستان بلکه در سطح منطقه، حامی و پشتیبان دارند و این بدون همراهی رسانه شما ممکن نبود.
در داخل کشور شاید بعضی تلاشهای مخرب از سوی افرادی شکل بگیرد (اشاره به سوال آقای جعفریان درباره رفتار مخرب افرادی چون دکتر عبدالله) ولی اینها خواسته مردم افغانستان نیست و بر اساس اراده مردم نیست. ما از خواستههای مردم مطلع هستیم و میدانیم که چه میگویند و چه میخواهند و در مقابل آنها چه کردهاند. طالبان حرف و روایت صلح را نمیشناسد. ما در قدم اول تلاش کردیم، مذاکره کنیم تا مشخص شود که آیا فرصتی برای یک همزیستی مسالمتآمیز و سازش با طالبان وجود دارد یا نه اما متاسفانه طالبان آن را نپذیرفتند و مشخص شد که دیدگاه دیگری دارند و میخواهد که نیروی غالب باشد و همه مطیع او شوند و مردم تسلیم آنها شوند.
فراخوانهایی را که مبنی بر تسلیم شدن ما میفرستند به هیچعنوان مورد قبول جبهه مقاومت نیست و مقاومت جریان دارد. چراکه امروز تحول جدیدی در سطح کشور به وجود آمده است. در حال حاضر ۲۵ درصد مردم افغانستان را افراد زیر ۴۰ سال تشکیل میدهند که در ۲۰ سال گذشته در فضای آزاد و دارای حقوق رشد کردهاند و در برابر اینکه یک گروه متجاوز و تبهکار این آزادی و حق و حقوق را از آنها بگیرد، خاموش نمیمانند. هنوز یک ماه از حضور طالبان در کشور نگذشته که شاهد اعتراضات سراسری زنان و مردان در چهار گوشه کشور هستیم که با شعار هیهات منا الذله به خیابانها آمدهاند و آزادی و حقوق شهروندی خود را میخواهند و این حق را هیچکس نه از طریق زور و فشار و نه از طریق پول نمیتواند از آنها بگیرد. مردم امروز از خشم طالبان نمیترسند و مقاومت روایتی است که دیگر شکل گرفته و همانند واقع کربلا که حماسهای در تاریخ اسلام خلق کرد و روحیه آزادگی که ایجاد شد و به منبع آزادی و آزادگی مسلمانان تبدیل شد و تا امروز کسی نتوانسته آن را از بین ببرد، این روحیه آزادی در مقاومت و مردم افغانستان هم از بین نخواهد رفت. تلاشهایی که این تبهکاران میکنند برای ما به هیچ وجه نگران کننده نیست.
مقاومت ملی برای تمام شهروندان افغانستان شکل گرفته و از عزت و ارزشهای همه مردم چه زن و چه مرد دفاع میکند. امروز طبق آمار بیش از ۵۰ درصد ملت افغانستان را خانمها تشکیل میدهند و انکار حقوق و نقش و حضورشان در جامعه، جفای بزرگی به اکثریت ملت محسوب میشود. این روایتی که امروز طالبان در رابطه با زنان عنوان میکنند، یک روایت قبیلهای و افراطی همراه با روایاتی است که از جای دیگر به آنها آموزش داده شده است و به هیچعنوان روایت اسلامی نیست. چراکه اسلام در هیچ زمانی تا این حد حق و حقوق زنان را نادیده نگرفته است و روشی که در پیش گرفتهاند، جفا در حق زنان است. موضع جبهه مقاومت ملی هم در برابر زنان مشخص است.
شهید احمدشاه مسعود باور به برابری زن و مرد داشتند، چه از لحاظ عقلی و فکری و چه از لحاظ کاری و حضور در جامعه و معتقد به فرصتهای اجتماعی برابر بودند. حضور خانمها در پنجشیر چه در محل کار و چه در زمینه آموزش و پرورش همیشه پررنگ بوده است و موضوعی غیر قابل انکار است. امروز نیمی از جبهه مقاومت مردان هستند و نیمی دیگر زنان. در مقاومت اول هم زنان نقش برجسته و بارزی داشتند که باید بیشتر نسبت به حضور آنها در مقاومت اول و دوم پرداخته شود. چراکه نقش بسیار درخور و برازنده و تاثیر بسزایی در پیروزی مقاومت داشتهاند. بنابراین نقش زنان انکارناپذیر است و مقاومت هم برای زنان و هم برای مردان تشکیل شده است.
رهبر جبهه مقاومت ملی، احمد مسعود در حال حاضر در افغانستان و در کنار مردم خود حضور دارد اما از سفر آقای امرالله صالح به پاکستان خبر دقیقی ندارم. ما با بسیاری از بزرگان و نخبگان افغانستان صحبت کرده و از آنها دعوت کردهایم که با هر توانایی که دارند اعم از توانایی نظامی و سیاسی و فرهنگی، به جبهه مقاومت بپیوندند که بسیاری از آنها دعوت ما را پذیرفتهاند و با دیگران نیز در حال مذاکره هستیم. شخصا با بسیاری از دیپلماتهای افغانستان در ارتباط هستم و همان گطور که میدانید فعالیت¬گهای دیپلماتیک در سطح منطقه و جهان بسیار گسترده هستند و بنده به همراه تعدادی از دیگر دوستان که عضو رسمی هستند در حال پیش بردن فعالیتهای دیپلماتیک هستیم. در حال حاضر بر سر تشکیلات و ساختار مقاومت در حال صحبت هستیم و به زودی یک ساختار کلی و منظم را شکل خواهیم داد.
یک تشکیلات که بتواند نمایندگی مردم افغانستان در سطح منطقه و جهان را بر عهده داشته باشد در حال شکلگیری است. ساختاری که دارای بخشهای روابط داخلی و خارجی و بخشهای دفاعی و نظامی منظمی خواهد بود. در حال حاضر تنها یک ماه از مقاومت گذشته که متاسفانه در هفته اول بسیاری از مردم شوکزده و سردرگم بودند و کمی طول کشید تا پراکندگی ناشی از این شوک از بین برود اما طی دو هفته گذشته فعالیتهایی صورت گرفته و امیدوار هستیم که تا دو هفته آینده بتوانیم تمام بخشهای این ساختار را مشخص کنیم.
در رابطه با کمکرسانی به مردم داخل افغانستان از سوی مردم ایران باید بگویم که مشکلات و مسائلی وجود داشته که از انتقال کمکهای مردمی به داخل افغانستان جلوگیری کرده است اما اخیرا تعدادی لینک برای دریافت ارز مجازی همچون بیتکوین و دیگر ارزها ایجاد و لینک آن در وب سایت رسمی بنیاد مسعود قرار داده شده است که میتواند کمکرسانی از ایران را راحتتر کند. اما در بحث رسیدن مواد غذایی و دیگر کمکها درحال سنجش راههایی هستیم تا بهترین راه را انتخاب کنیم. از سوی بعضی سازمانهای جهانی یا غیردولتی فشاری بر طالبان وارد شده است مبنی بر تهعد آنها برای رساندن کمکهای بینالمللی به مردم آسیب دیده و خواستار آن هستند که اگر کمکی از سوی جامعه جهانی دریافت کردند آن را به مناطقی همچون پنجشیر هم برسانند.
در رابطه با مسئله تعدد پرچم (درباره اشاره جعفریان به استفاده از دو پرچم در جبهه مقاومت) باید بگویم ما در جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود باوری داریم مبنی بر اینکه در آینده، افغانستان نیاز به یک سیاست چندفرهنگی دارد. افغانستان از احزاب و اقوام متعددی تشکیل شده است که باید همزیستی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر داشته باشند. در حال حاضر پرچمهای مختلفی وجود دارد، برای مثال یکی از آنها متعلق به جبهه مقاومت است که تحت نام آن هزاران نفر برای دفاع از تمامیت ارزی خود شهید شدهاند و نمیتوان آن را انکار کرد و در کنار آن پرچم سه رنگ افغانستان وجود دارد که برای همه گرامی و محترم است. ولی تنوعی که در افغانستان وجود دارد نشان داده است که نیاز نیست که یک پرچم به تمام ملت تحمیل شود و ما باید بتوانیم که تمام هویتهای مختلف را کنار خود بپذیریم. سیاست ما هم به این گونه است.
ما تماسهای زیادی با فرمانده علیپور در مناطق مرکزی کشور داشتیم و هماهنگیهایی با ایشان صورت گرفته اما همانطور که میدانید ارتباط ایشان با باقی مناطق مخصوصا پنجشیر در حال حاضر قطع است. ما به هیچ عنوان روی اختلافات داخلی طالبان سرمایه گذاری نکردهایم چون نیازی به این کار نیست. طالبان در میان خود دارای مشکلات و اختلافاتی هستند و جنگ داخلی دارند. مسائل بسیاری وجود دارد چرا که تنها دو جناح نیستند و چند جناح در طالبان حضور دارند که بر سر قدرت رقابت و حتی جنگ دارند. ما به هیچوجه به صحبتهای طالبان باور و اعتماد نداریم و اتفاقی که در پنجشیر افتاد به عقیده ما مستقیما از سوی طالبان بوده است. البته که منافقانی در پشت پرده حضور دارند و چه از داخل و چه از خارج که طالبان را تشویق به حمله به پنجشیر کردند اما درکل ماجرای حمله و این جنایات و فجایع رخ داده از سوی طالبان بوده است.
ما در چند سال گذشته تلاش بر اعتمادسازی با پاکستان داشتیم و خواستار ایجاد رابطه جدید و معناداری بر اساس گذشته فرهنگی مشترک و همچنین نیازها و منافع مشترک بودیم. چراکه هر دو در رکود اقتصادی به سر میبریم اما پاکستان کشوری است که در گرو یک سازمان استخباراتی است و تمام سیاست کشور را آن سازمان شکل میدهد و به ما ثابت شد که این سازمان هیچ خلوص نیت و حسن نیتی در مقابل ما ندارد اگر چه رفت و آمدهای بسیاری صورت گرفت حتی در روز آخر سقوط دولت اشرف غنی، نمایندگانی از سوی جبهه مقاومت برای انجام مذاکرات به پاکستان رفتند ولی در مقابل دیدید که آنها چه اتفاقی را در پنجشیر رقم زدند.
خواسته ما از جمهوری اسلامی ایران و دولتمردانش این است که همانند ملت ایران در کنار خواهران و برادران مسلمان خود بایستند. ما در هفته گذشته شاهد تحولات و گامهای مثبتی بودیم؛ همچون صحبتهای رئیسجمهور ایران و نماینده رسمی دولت ایران در سازمان ملل متحد که بسیار امیدوار کننده بودند و ما از آنها استقبال میکنیم اما نیاز است که در عمل هم به همین صورت باشند. هرچند امکان این بود که ایران طی یک سال گذشته سیاست متفاوتتری را اتخاذ کند که به نظر بنده برخی از محاسبات دقیق نبودهاند که اگر اینطور میبود، امروز تصمیمات سازندهتر و کارسازتری را تجربه میکردیم.