محیط زیست چیست ؟

امروزه این تعریف غالباً به انسان و فعایت‌های او مرتبط می‌شود و می‌توان محیط زیست را مجموعه‌ای از عوامل طبیعی کره زمین، همچون هوا، آب، اتمسفر، صخره، گیاهان و غیره، که انسان را احاطه می‌کنند خلاصه کرد.
خواهی اگر سلامتی جسم وجان خویش
سالم بدار هم تو هوای محیط زیست
نقش انسان ودیگر موجودات در بهره مندی وتخریب چهار رکن اصلی بیوسفرچه میزان است؟ اساسا میزان سهم انسان ودیگر موجودات زنده وغیر زنده از طبیعت چقدر است؟ نقش دولت ها‌ونهادهای قانون گذار ومجری نسبت به بهره مندی و حراست از محیط پیرامون چیست ؟ تاثیر کنشگران. دوستداران محیط زیست وهمچنین نهادهای اینجیو در تفسیر و توجیه منطقی از تحلیل وارزیابی محیط زیست و اجزای آن چیست؟ میزان تاثیر گذاری ورزشکاران به ویژه جامعه کوهنوردی نسبت به آلوده سازی وباز دارندگی ‌تخریب طبیعت تاکنون چگونه بوده است؟ میزان تاثیر گذاری ونقش دولت ها وجامعه جهانی در عرصه اقلیمی وحوزه کشورها چه میزان است؟ وظایف ونقش پر رنگ وتاثیر گذار کارشناسان ودانشمندان عرصه محیط زیست چیست ؟ جایگاه و رسالت رسانه ها وشبکه های خبری و کاربران فضای مجازی کجا است ؟و صدها سوال مشابه و در نهایت نقش خودم به عنوان متهم بی پاسخ چیست؟ بی تردید انسان وطبیعت دو همنشین ودو بازی گر اصلی از آغاز تا خاتمه حیات در کره زمین به نسبت میزان جایگاه خویش در بهره برداری وتاثیر متقابل ازمواهب ومزایای همدیگر سهیم‌ بوده ودر کنار هم تنازع بقا داشته اند . بی شک انسان و همه موجودات در عرصه تملک . حفظ وحراست‌ از چهار رکن‌اصلی بیوسفر (آب.خاک.هوا.جانوران) به اندازه وبه قدر نیاز سهم داشته و پاسخگو می باشند .اگر چه کره زمین وطبیعت تحت تاثیر عوامل بیرونی ومتاثر از تابش نور خوشید ودیگر اقمار جانبی ادامه حیات می دهد. ولی تنها مالک بهره مندی از مواهب آن انسان و دیگر موجودات می باشند.لذا به نظر می رسد انسان وطبیعت‌ دوشریک تفکیک ناپذیر و قهرمان داستان چهار رکن اصلی بیوسفر می باشند .از اینرو بهره برداری واستفاده از مزایای کره خاکی از حقوق شهروندان و یکان یکان جامعه است. اما مشروط و متناسب میزان نیاز هر شخص .اینکه اکنون چهار رکن اصلی در حال اضمحلال و فروپاشی است یقینا ازدیاد جمعیت و عدم پای بندی‌به مفاد عهد نامه اخلاقی انسان وطبیعت می باشد .لذا تذکر نقاط ضعف وقوت وهمچنین فراز ونشیب در عرصه محیط زیست یاد آوری به انسان وهمه موجودات است که به حدود وحقوق خود پای بند باشند .
به شتر گفتند چرا گردنت کج است .گفت کجای بدنم راست است . اکنون صدها وبلکه هزاران پیام درزمینه محیط زیست وتحلیل طبیعت جهت اطلاع رسانی و روشنگری جامعه توسط کاربران فضای مجازی روزانه دست بدست شده وعموم مردم ومخاطبین ضمن مشاهده به کنه مطالب آگاهی داشته ودر حین مطالعه توجه به تذکرات و متون نوشته ها شخصیت انسان را نیز به چالش کشیده است .همه ما خطاهای انسانی وتخلف های پشت پرده ودور از انظار خود رابه خوبی می دانیم ودر محضر وجدان وسرشت پاک خویش از اعمال ورفتار ناپسند خود شرمساریم
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
از اینرو به تفسیر وپشتوانه واژه انسان جایزالخطا است.. را که با تاسف در ساختار محیط پیرامون وارکان جامعه تسری یافته و با تکرار آن تلاش می کنیم وجدان آگاه خود را به غلط تسلی دهیم . در محیطی که در ارکان خانواده وحوزه تحصیل وهمچنین ساختار اجتماع هر کار ناپسند با اظهار ندامت وعذر پشیمانی به توجیه محترمانه از خطا تلقی گردد.لذا انسان با بهره گیری از هوش ذکاوت ونیز آموزه های بستر جامعه راهی میان‌بر برای تسلی وجدان و مسئولیت اجتماعی خویش پیدا‌کرده وبرای فرار از مزمت دیگران آن را بهترین گزینه می داند . لذا پرسش این است که خود چه میزان‌در انجام خطاها و تخلف در عرصه های اجتماعی بویژه تخریب محیط زیست وبهداشت فردی نقش داشته ودرصد خطای روزانه خویش را چگونه ارزیابی می کنیم؟ به این خاطر اگر در ثبت انجام اعمال شبانه روز خویش ناظری غیر ملموس‌ سایه به سایه‌ همراه وکنار خود به ثبت رفتار وکردار بپردازد آنگاه جایگاه و سهم خطای خویش از دیگران متمایز خواهد شد
هست از پس پرده گفت وگوی من وتو
چون پرده بر افتد نه تو مانی ونه من
باید بپذیریم تمام گرفتاری و خطاهای شخصی وتضییع حقوق دیگران ابتدا‌به ساکن برخواسته از یکان‌یکان در بستر جامعه است . اما پذیرش خطا سخت است وترک آن سخت تر که اگر چنانچه انسان پای بند ارزشها وموازین انسانی وحقوق اجتماعی نباشد. هیچ تضمینی در انجام وارتکاب خطا نیست .به این خاطر شکل گیری شخصیت اکتسابی انسان در منشا‌خانواده وبر گرفته از دوران تحصیل می باشد. اما انسان به جهت آموزه های ذاتی و انتسابی همواره در وجود خویش کنشگر واندیشه ورز بوده است. لذا تلاقی دو آموزه ذاتی وفراگیری انسان را در نهایت متکی به پندار نیک وتسلیم وجدان آگاه خویش خواهد کرد. انسان در همه امور ودر رفتار و کردار خود بی تفاوت , بی نظر وسهل انگار شده وگاها برای ارضاع وپاسخوگویی به نارضایتی های درونی خویش دست به اعمال نادرست وغیر اخلاقی زده تا با هدف عمل تلافی جویانه آرامش روانی خود را باز یابد از اینرو تمام مواردی که در این نوشته اشاره شد قصد اغراق و بزرگ نمایی نیست بلکه واقعیت های زندگی روزانه است که در همه عرصه ها شاهد و ‌ناظر آن هستیم.
تکرار پشت تکرار باید زیست
انکار پشت انکار باید زیست

اکنون توقع ساماندهی وترمیم زیر ساخت های طبیعت وعرصه های محیط زیست به تصور توهمی بیش نیست .لذا پس‌از سال‌ها‌تخریب معادن. جنگل ها. اماکن تفریحی و طبیعت .نابودی برخی گونه های گیاهی وجانوران . ساخت و سازهای بی رویه سازمانها و نهاد های بی نام نشان اکنون‌ وارث زیست بوم بیماری هستیم که زخم بستر گرفته و سالیان سال ترمیم وبازسازی نخواهد شد. پندارها وتوقعات دور از ذهن که در گفتمان اجتماعی سال ها تکرار وتاکید شده است تضمینی در رعایت بهداشت فردی وشعونات اجتماعی نداشته ولازم است نهادهای قانون گذار ومجری که منابع مالی داشته ودر بستر جامعه نفوذ وقدرت اجرایی دارند‌ تعامل وهمکاری داشته ودر بهبود وضعیت موجود مشارکت حد اکثری نمایند در این باب رسانه‌ها‌ وشبکه های خبری لازم است با امکاناتی‌که‌در اختیار دارند‌ نسبت‌ به ساماندهی زیست بوم وجمع آوری پسماند زباله .همچنین حفظ ونگهداری از آب وخاک ومزارع وجنگل ها فرهنگ سازی کرده وبطور مستمر آموزش واطلاع رسانی نمایند شور بختانه انسان تنها موجودی است که با دستکاری آگاهانه به سازه کارهای پیرامون که متعلق به طبیعت است فرصت بازسازی و مرمت( بیوسفر )را گرفته و قوانین آن را به هم زده است .اکنون خواسته های نابجای انسان از طبیعت بی دفاع در طول تاریخ بی سابقه بوده و آثار تخریب و آسیب های وارده بسرعت در کلیه زمینه ها در حال گسترش است. چگونه باید نسبت به خواسته های نا بجای خود و دیگران تجدید نظر کرده وبا رویکرد اعتدال و با نگرش منصفانه با طبیعت آشتی کنیم ؟ لذا چنانچه نگرشی انتقادی در ضمیر باطن خود داشته و به توجیهات تکراری و فریبکاری نپردازیم شاید روزنه ای از امید و رهایی از بن بستی که خود مسبب آن بوده ایم فراهم گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا