از طفل انتظار پختگی نمیرود
تمام زیستمندان از جمله انسان ترکیبی هستند از یک سختافزار و یک روح واحد. کره زمین هم دقیقآ همین است با این تفاوت که روح او واحد نیست بلکه جمیع روح تمام زیستمندان بارور زنده، روح او را شکل میدهند.
به هر حال غرض این است که بدانیم کره زمین یا همان محیطزیست یک موجود زنده است با تمام خصوصیات دیگر موجودات. اگر این نکته مهم را درک کنیم خیلی راحت متوجه می شویم که شرایط زمین هم مانند هر موجود زنده دیگری به مرور تغییر میکند و این تغییرات کاملا اجتنابناپذیر است و کسی هم نمیتواند جلوی آنرا بگیرد. اگر این تغییرات رخ ندهد قطع به یقین آن موجود زنده جان به جانآفرین تسلیم کرده است.
آنچه که این روزها به نام تغییراقلیم ملکه ذهن بسیاری شده است در واقع همان تغییرات اجتنابناپذیر موجود زندهای به نام محیطزیست است. در این میان بسیاری هستند که میخواهند گناه این تغییرات را صرفآ برگردن انسان بیندازند. در این که انسان روند این تغییرات را سرعت میبخشد که شکی وجود ندارد ولی انسان هم هنوز در دوران کودکی به سر میبرد و از کودک انتظار پختگی نمیرود. در واقع رفتار انسان هم کاملا طبیعی است و حالا حالا امیدی به عقلرس شدن او وجود ندارد.
مثال این مدعا را در رفتار انسان اروپایی ببینید. رسانهها شبانهروز تلاش میکنند تا او را نمونه کاملی از علم و دانش و اخلاق و عدالت و عاشق سینهچاک محیطزیست و باغ و این حرفها نشان دهند و دیگر انسانها را وحشی و بیعلم و خونریز و پست و شایسته سرکوب و تحقیر معرفی کنند. خب مگر همین انسان اروپایی گلوبلبل نیست که در عرض سه ماه بیش از پنجاه هزار تن مواد منفجره بر سر مردم و دیگر زیستمندان غزه فرو ریخته است؟! فعالان عزیز ما که عاشق سینهچاک و مرید کامل این انسان اروپایی هستند و ایران را مرکز تمام بدهیهای عالم معرفی میکنند بفرمایند که انفجار این مقدار بمب و موشک چه مقدار به گرمایش جهانی کمک کرده است؟!
اگر فکر میکنید که رفتار انسان اروپایی در طول تاریخ از روی پدرسوخته بازی آگاهانه بوده است سخت در اشتباه هستید. او هنوز طفل است و لجوج و یکدنده و خودخواه و تمامیتخواه. بنابراین تاثیر عمل او در ساخت سلاحهای کشتارجمعی و جنگافروزی در گوشه و کنار جهان و سرعت بخشیدن به تغییرات در محیطزیست هم کاملا طبیعی است. از طفل انتظار پختگی نمی رود.