قانون دان های قانونشکن خطرناکاند
آیتالله حسینی همدانی در خطبههای نماز عبادی سیاسی در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) کرج با اشاره به دوازدهم آذرماه سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ و روز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بیان داشت: مسئله قانون و قانونمداری مثل مسئله عدالت اجتماعی که ثمره و نتیجه قانون است از مباحث مهم جامعه است و تا عدالت اجتماعی محقق نشود افرادی خود را ملزم به رعایت آن نمیدانند و با تمرد از قانون هرجومرج درست میکنند.
قانون حافظ امنیت جامعه است
وی در ادامه بابیان اینکه در مرحله اول حکومتها با روشهایی که هر جامعهای دارد قوانین عادله را وضع میکنند و بعد با التزام و رعایت قانون و قانونمداری افراد جامعه عدالت اجتماعی محقق میشود، اظهار داشت: عدالت اجتماعی یکی از اهداف رسالت انبیای عظام بوده است و این مطلب را در سیره همه پیامبران بهویژه سیره رسول مکرم اسلام میتوانید دنبال کنید.
امامجمعه کرج با تأکید بر اینکه پیامبر اسلام در مورد کسانی که به حریم قانون تجاوز میکردند مطلقاً گذشت نداشتند، گفت: حضرت قانون را در مورد قانونشکنان با سرعت و بدون مسامحه و با رعایت عدل اجرا میکردند و در مورد نزدیکان خودشان سختگیریشان بیشتر بود.
آیتالله حسینی همدانی با تأکید بر اینکه قانون حافظ امنیت جامعه است و نمیشود به بهانههای مختلف نادیده گرفته شود، یادآور شد: این مهم وقتی به نتیجه میرسد که حاکمان قبل از اجبار شهروندان به رعایت قوانین خودشان ملتزم باشند و به آن قانون عامل باشند تا بعد بتوانند دیگران را هم وادار به انجام کنند.
قانون مداری افراد جامه متأثر از قانونگرایی حکمرانان است
وی با تأکید بر اینکه قانون مداری افراد جامه متأثر از قانونگرایی حکمرانان است، خاطرنشان ساخت: نباید قانون مداری جامعه متوقف به قانون مداری حکومت و حکمرانان باشد اما عکسالعملی است که به وجود میآید این حرکت این عکسالعمل را خواهد داشت.
نماینده ولیفقیه در استان البرز در ادامه با تأکید بر اینکه بعضیها با این مسائل خیلی عادی برخورد میکنند درحالیکه حسابوکتاب این مسائل خیلی سخت است، تصریح کرد: از رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم نقل است که در روز قیامت حاکمی را میآورند که هنگام اجرای حدود الهی یک تازیانه کمتر از حد معینشده زده است و در مقام بازخواست از او سؤال میکنند میگوید خدایا به خاطر رحمت بر بنده تو این کار را کردم میخواستم رحم کنم.
آیتالله حسینی همدانی در ادامه افزود: به او جواب داده میشود که آیا تو از من نسبت به بندگانم مهربانتری؟ من از روی رحمتم برای او ۸۰ ضربه قراردادم اگر رحمت نداشتم ۱۰۰ ضربه میزدم حالا تو از من رحیمتر شدی؟ سپس امر میکند که وی را به آتش بیفکنند شخص دیگری را میآورند که یک تازیانه زیادتر زده است و در مقام بازخواست میگوید خدایا به خاطر این، این کار را کردم که از معاصی تو بازدارم یکی بیشتر زدم که دیگر دنبال این کارها نرود دستور داده میشود که وی را هم به آتش بی اندازند، قانون و دستور خداست و قانون باید اجرا شود درست به همان شکلی که وضعشده است.
وی ادامه داد: وقتی کسی در رأس کاری قرار گیرد ولو خودش درستکار باشد و اهل سوءاستفاده نباشد اما خواهناخواه اطرافیان و وابستگانی دارد که ممکن است درصدد سوءاستفاده از مقام و موقعیت او بربیایند و برخلاف مصالح عمومی انتظاراتی داشته باشند که تن دادن به آنها بهمنزله زیر پا گذاشتن احکام و قوانین و حدود الهی و منافع عمومی است اینجا باید محکم ایستاد و اجازه نداد.
اهمیت عمل به قانون در سیره رسول خدا
رئیس شورای فرهنگ عمومی استان البرز در ادامه با تأکید بر اینکه این بحث کلی است و نخواهید در ذهنتان تطبیق با موضوع خاصی کنید که البته قابل تطبیق است، گفت: بحث بنده کلی و راجع به قانون و رعایت آن است که در این رابطه از امام صادق علیهالسلام نقل است وقتی آیات زکات نازل شد بنا شد عدهای بروند زکات را جمع کنند که به آنها میگویند عامل یا جابی. اینها مأمور بودند که بروند زکات را جمع کنند و از خود آن زکات پولی به آنها میدادند و درآمدشان از این راه بود و حکومت به آنها مبلغی را میداد که در اختیار آنها باشد یک عده از بنیهاشم یعنی بستگان پیغمبر که فقیر بودند خدمت رسول خدا رسیدند و عرض کردند یا رسولالله ما بستگان تو هستیم بنیهاشم هستیم اجازه بده ما جابی زکات یعنی مأمور جمعآوری شویم که ازآنجا چیزی به ما برسد حضرت فرمودند صدقه و زکات بر من و بر بنیهاشم حرام است و حق ندارید و در ادامه فرمودند که آیا گمان میکنید من شمارا بر دیگران ترجیح میدهم خیال کردید که بنیهاشم شدید اینجا نانی بازشده و این هم که قانون خداست جمعکردن زکات است و درآمدی دارد بگذار پسرعموها پسرعمهها این کار را بکنند که چیزی گیرشان بیاید اینطور نیست و اینها سیره رسول خداست.
آیتالله حسینی همدانی در ادامه افزود: در اجرای قانون و رعایت عدالت که باید یاد بگیریم و عمل کنیم تا جامعه آرامش داشته باشد و مزه عدالت را بچشد یک نمونه دیگر عرض کنم در جریان فتح مکه یک زنی است از قبیله بنی مخزوم که قبیله خاصی بودند و مرتکب سرقت شد و ازنظر قضایی هم جرمش ثابت شد؛ خویشاوندان این زن که هنوز روحیه طاغوتی و نظام طبقاتی دوران جاهلیت در ذهنشان بود و در آنها مستقر بود اجرای حد الهی سرقت را نسبت به این خانم، ننگ خانواده اشرافی و تجملی خودشان میدانستند و برای ایشان معنا نداشت که این خانم را قطع ید و حکم خدا را برای او اجرا کنند لذا تلاش کردند و افتادند به این را ببین و آن را ببین که این حد الهی اجرا نشود اسامه بن زید که فرزند زید است که نزد پیغمبر اکرم شخصیت مورد قبولی بود خود أسامه هم پیش پیغمبر مثل پدرش ارجوقرب داشت او را واسطه کردند و او را خام کردند که برو پیش پیغمبر تو وجیه هستی پیغمبر حرف تو را گوش میکند بگو این خانم بالاخره جزو اشراف بوده از این بالاخرهها که میگویند بگو حد خدا را جاری نکنند بهمحض اینکه اسامه شروع کرد برای پیغمبر اکرم این حرف را بزند رسول خدا خشمگین شدند درصورتیکه رسول خدا خیلی کم عصبانی میشدند و نادر است در تاریخ عصبانیت آن حضرت خشمگین شدند و با عتاب فرمودند که چه جای شفاعت است مگر میتوان حدود و قانون خدا را بلا اجرا گذاشت و فوراً دستور مجازات را دادند، اسامه متوجه لغزش خودش شد و عذرخواهی کرد که اینها درس است.
هیچکس بالاتر از قانون نیست
وی با تأکید بر اینکه قانون فصل الخطاب است و هیچکس بالاتر از قانون نیست، گفت: همین امام رعایت قانون اساسی دوران طاغوت را بااینکه قبول نداشت تذکر میداد. خیلی جالب است. در تذکری به نخستوزیر وقت راجع به بعضی مصوبات دولت، تلگراف زدند: تصویبنامه غیرقانونی شما برخلاف شریعت اسلام و برخلاف قانون اساسی (قانون اساسی را امام قبول نداشت، انقلاب کردیم که همان را به هم بزنیم) و قوانین مجلس است (همان مجلسی که باز قبول نداشت) است اما متأسفانه بعد یک عدهای اینطور بیاعتمادی و اختلاف درست میکنند.
امامین انقلاب هر دو قانونمدارند
نماینده رهبر معظم انقلاب اسلامی در استان البرز بابیان اینکه خیلی از این حرفهایی که در جامعه زده میشود و مطرح میشود باعث اختلاف است، عنوان کرد: ما احتیاج به وحدت داریم. حضرت امام دربیانی فرمودند: اختلافات از راه قانونشکنیها پیش میآید. اگر قانون در یک کشوری حکومت کند، اختلافی دیگر نخواهد بود. چنانچه از صدر عالم تاکنون، تمام انبیا برای برقرار کردن قانون آمدهاند و اسلام برای برقراری قانون آمده است… و امامین انقلاب هر دو قانونمدارند و حضرت آقا فرمودند: قانون اساسى، ستون فقرات نظام است. مرکز اصلى سلسله اعصاب نظام است. معیار و ضابطه است. قانون اساسى مثل ستونها و پىهاى یک بنا است. اسلام در قانون اساسى تجسم و تبلور پیداکرده است. بحث ایشان راجع به قانون تا دلتان بخواهد هست. مراجعه کنید راجع به اصل قانون، قوانین اساسی، قوانین عادی، قوانینی که دستگاهها میریزند؛ اینها را باید نصب العین قرار دهیم.