رویافروشی،مخدری برای توجیه تبعیض وفاصله طبقاتی

افرادی که زندگی‌های آنچنانی دارند، دائما در فضای مجازی به فالوور های میلیونی خود یادآور میشوند که موفقیت‌شان نتیجه ارتباط‌شان با کائنات است و این‌که مخاطبان صفحه‌شان احتمالا به اندازه آنها مرفه و خوشبخت نیستند، نتیجه نگاه منفی آنها به دنیاست. نگاهی که مدت‌ها قبل از طریق کتاب‌های روانشناسی موفقیت واشخاصی چون آنتونی رابینز در جهان ترویج شد و امروزه با وجود فضای مجازی و اینستاگرام،گسترده تر ترویج می‌شود. جالب است که وقتی به بررسی زندگی انسان موفق مذکور می‌پردازیم، متوجه می‌شویم که او پس از فروش پکیج های موسوم به خوشبختی و موفقیت به ثروت  وجایگاه رسیده است!! البته از نگاه دینی ، موفقیت و خوشبختی که تضاد جدی با نگاه مورد اشاره دارد و رضایت خدا و مردم رو در کنار داشتن زندگی متوسط و شرافتمندانه را نشانه موفقیت وسعادت انسان میداند..اما در مورد بحث این مقاله باید گفت که  طبیعتا اجرای سیاست‌های غلط اقتصادی و اجتماعی و رانتی، سبب می‌شود که عده‌ای بسیار فقیر و عده‌ای بسیار ثروتمند شوند و در این میانه طبقه ثروتمندی متولد می‌شود که در همه حوزه‌ها از امتیازات مختلف بهره‌مند است. در حقیقت چون سیاست گذاری های غلط، همه فرصت‌ها را در اختیار او می‌گذارد، این فرد در همه‌ جا برنده و موفق است. در چنین شرایطی اقشار بازنده‌ای که در جامعه به دنبال دلایل شکست میگردند، گرایش‌های اعتراضی پیدا می‌کنند و به لحاظ ذهنی حس اعتراض و انتقام در آنها به وجود می‌آید. اذهان مردم علیه سیاست‌های حاکم است و خطر اعتراض و انتقام علیه سیاست‌های موجود و طبقه ثروتمند، پابرجاست. در چنین شرایطی است که مدرسین و مبلغین موفقیت و رویافروش ها به اذهان عمومی و طبقات پایین‌تر جامعه یادآور شود که اگر فلانی ثروتمند و موفق  است، نتیجه سیاست های اقتصادی و اجتماعی در جامعه نیست، بلکه نتیجه هوش ونبوغ  و مثبت اندیشی اوست. یعنی در حقیقت طبقه ثروتمند و مرفه از طریق ابزارهایی چون روانشناسی موفقیت، عرفان‌ های نوظهور بی پشتوانه و ابزارهای رسانه‌ای مانند اینستاگرام  می‌کوشد که همانند مواد مخدر و تسکین دهنده به شما بگوید: «تو به کائنات فکر کن و برای آن انرژی مثبت بفرست، یقینا همانند من ،موفق و ثروتمند و خوشبخت خواهی شد»، مفهوم این جمله این است که من فروشنده پکیج خوشبختی و مدرس قانون جذب چون با کائنات هماهنگ هستم، برای همین موفق هستم! در حالی که مساله واقعی این است که او برنده است چون از طریق فروش همین پکیج های خوشبختی و رانت های موجود و ساختارهای غلط مالیاتی به به پول رسیده است..

در واقع این جماعت از محل رویافروشی به طبقات پایین جامعه ایران،برای خود اسم و رسمی برپا کرده اند. معلوم است که در چنین شرایطی باید به طبقه پایین بگویند که ما اگر صاحب ثروت و موفقیت هستیم به خاطر توانایی‌های‌مان است و تو اگر عقب‌ مانده‌ای، دلیلش این است که با فرکانس دنیا هماهنگ نیستی!
کار دستگاه روانشناسی موفقیت این است که خشم وعصبانیت طبقات محروم و شکست خورده را کنترل کنند تا به آنها معترض نشود وسراغ ریشه واقعی وضعیت بد خود نرود..
دلیل اقبال جامعه به افراد این‌چنینی وجود حس رقابت در بین مردم است . ما از لحظه‌ای که فرزندمان را در مدرسه غیرانتفاعی ثبت‌نام می‌کنیم، به او یادآور می‌شویم که نهایت آمال و آرزوهای تو ماشین شاسی بلند و گوشی آیفون و ویلای شمال و همچنین  گرفتن اقامت در کانادا است…ما دائما داریم شخصیتی می‌سازیم که تمام آرزوهایش در حیطه خرید کالا و مصرف گرایی است. برای مصرف‌گرایی شخصیت بلند پرواز و خیال باف لازم است. اما کسی که منطقی و واقع بین است، چون براساس وضعیت واقعی موجود صحبت می‌کند، به شما رویای دست نیافتنی نمی‌فروشد. او می‌گوید تورم بالاست و مثلا درآمد شما بسیار ناچیز است پس روشن است که به احتمال بالا شما نمی‌توانی پورشه بخری. به شما می‌گوید در کنکور پزشکی چندهزار نفر پذیرفته می‌شوند، در حالی که حداقل یک میلیون نفر پشت کنکورند، پس احتمال قبولی تو  در کنکور پزشکی، بسیار اندک است .. واقعیت اینست که ما در مدرسه و خانه و جامعه‌مان بچه ها را خیال باف و حامی پیشرفت یک شبه و مصرف‌گرا بار آورده‌ایم. ما دائما به فرزندان گفته‌ایم که شما زمانی باارزش و متشخص خواهی بود که سوار ماشین شاسی بلند شوی. در شرایطی که تو نمی‌توانی پراید هم بخری، می‌توان به تو رویای خرید بنز فروخت! در این شرایط متخصص جامعه‌شناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و امثال اینها چون به شما  واقعیت را می‌گویند، مورد اقبال و علاقه شما واقع نخواهند شد..این تجارت غیر انسانی دائما به  لشگر میلیونی بازنده‌ها وشکست خوردهای شغلی و تحصیلی و عشقی، مخدر روانی تزریق می‌کند تا

اعتراض نکنند. بازنده‌ای که دائما به او مثبت بودن را توصیه می‌کنی، درواقع داری به او مخدر می‌زنی، چراکه این شخصیت پتانسیل اعتراض علیه طبقه مرفه را دارد. جالب اینجاست کسانی که جزو اشخاص موفق جامعه هستند، اصلا در کلاس های روانشناسی موفقیت شرکت نمیکنند.. مساله این است که با  گردش حساب بانکی  بالا می‌توان وام گرفت و شاسی بلند و ویلای شمال خرید نه با روانشناسی موفقیت!  جالب است که هرچه حجم بازنده‌ها افزایش می‌کند، تعداد فالوور این اشخاص رویا فروش نیز زیادتر می‌شود، یعنی اینها با افزایش میزان بدبختی وشکست جوانان، رونق بیشتری میگیرند!!
به همین میزان که ظرفیت رویافروشی و سرکار گذاشتن مردم وجود دارد، باید ظرفیت بیان حقیقت و عدالت گستری وجود داشته باشد. ما الان در فیلم‌های سینمایی‌مان هم محرومین را جوری جلوه میدهیم که دلیل شرایط وی هوش پایین او وعدم ارتباط خوب و مستمر و عمیق با کائنات بوده و اصلا ربطی به شرایط کشور و ساختار تبعیض آمیز ونابرابری های اجتماعی ندارد.در واقع کسانی که وعده خوشبختی به شما میدهند خود بزرگترین  موانع برای پیدا کردن علت اصلی عدم موفقیت هستند و بجای راهکار درست و قابل اجرا همانند مخدری قوی،مانع از درک درست شما از عدم موفقیت خود ومانع برطرف کردن ساختارهای تولید نابرابری و تبعیض در جامعه میگردند که مسبب اصلی وضعیت شما میباشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا